سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.::شارح::.

از امام موسی صدر بیاموزیم ...

گفته می شود در یکی از روزهایی که قرار بود در دانشگاهی سخنرانی کند ، دانشجویان جمع شدند و استقبال آنان برای شنیدن حرف های او تا آنجا بود که سالن بزرگ محل سخنرانی جای سوزن انداختن نبود . این صحنه و این اشتیاق ، مقامات را خوش نیامد . بنابراین به عمال خویش دستور دادند این مناسبت را تعطیل کنند . همین که زمان ایراد سخنرانی نزدیک شد ، دست های پنهان یک مشکل کوچک ساختگی را علم کردند ، که به زد و خورد و پرتاب صندلی ها میان دانشجویان انجامید ... هنگامی که حضرت سید به ورودی دانشگاه رسید ، یک افسر امنیتی نزدیک آمد ، و با عرض پوزش به وی گفت ، به دلیل مشکل پیش آمده میان دانشجویان ، ایراد سخنرانی مورد نظر امکان پذیر نیست . امام با لبخند بر لب به وی گفت :
«بسیار خوب شاید سخنرانی را به وقت دیگر موکول کنیم ، ولی ناگزیر باید برای آرام ساختن اوضاع دانشگاه و بررسی مشکل موجود بکوشیم .»
همین که امام وارد دانشگاه شد ، دانشجویان آرام گرفتند . به سوی سالن که لبریز از جمعیت بود روی آوردند ، و مشتاقانه به سخنان امام گوش فرا دادند .

به نقل از کتاب یادنامه امام موسی صدر ص 669