سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.::شارح::.

آنها زنده اند

«آنها نمرده اند، زنده هم نیستند؛ آنها ناپدید شده اند.» این توضیحی بود که رئیس جمهور آرژانتین در یک کنفرانس مطبوعاتی درباره 30هزار نفری که بین ساله های 1976 تا 1983 در این کشور ربوده و ناپدید شده اند، داد . آمریکای لاتین یکی از مهم ترین مراکز آدم ربایی و ناپدیدشدگی در دنیاست و دهه 70 اوج این اتفاق است . دولت نظامی آرژانتین، تحت عملیاتی به نام «کندر»، مخالفان سیاسی اش زا می دزدید، به آنها مواد مخدر تزریق می کرد و روی اقیانوس اطلس از هواپیما پرتشان می کرد بیرون . از این آدم ها، بعد از این، هیچ ردی در جایی وجود نداشت . آنها نه زنده بودند، نه مرده؛ آنها ناپدید شده بودند .
2 سال از شروع عملیات کندر در آرژانتین و 3 سال از ربوده و ناپدید شدن کارلوس لورکا-رهبر حزب سوسیالیست شیلی- به دست کلنل های رژیم پینوشه می گذشت که کلنل دیوانه دیگری، جایی در این سوی اقیانوس اطلس به سرش زد با آدمی که مزاحمش بود، با یکی از مخالفین اش، همین معامله را بکند . سیدموسی صدر – رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان- 31 اوت 1978به دعوت رسمی کلنل معمر قذافی باری مذاکره درباره مسائل لبنان که درگیر جنگ داخلی فرساینده بود، به طرابلس رفت و هیچ گاه برنگشت . ادعای کلنل هنوز بعد از 30سال این است که سید موسی صدر و 2همراهش، لیبی را به مقصد رم ترک کرده اند و او بعد از آن دیگر خبری از مهمانان اش ندارد .
امام موسی صدر اولین کسی نیست که به دلیل «ناپدیدشدگی اجباری»
Forced Disappearance)؛ نامی که اعلامیه مجمع عمومی سازمان ملل به این پدیده داده است ) از حق زیستن و آزاد بودن محروم شده است و احتمالاً آخرین آنها هم نیست (سال 1995 دولت چین پسرک 6 ساله ای زا که قرار بود دالایی لامای بعدی تبت باشد، دزدید و تا الان کسی نشانی از او ندیده است ) اما بدون تردید از تاثیرگذارترین آنهاست؛ فردی که اگر در این 30سال حق حیات می داشت، احتمالاً معادلات سیاسی خاورمیانه در حال حاضر، شکل دیگری داشت .
ناپدید کردن آدم ها شاید بی رحمانه ترین و غیر انسانی ترین روشی باشد که دیکتاتورها و صاحبان قدرت برای حذف مخالفان شان در پیش می گیرند؛ روشی که سابقه مکتوب و مستند آن به اوایل قرن 15 میلادی می رسد؛ وقتی هانری چهارم این بلا را سر پرنس ولز آورد . نکته ای که می ماند، این است که ما در باربر این بی رحمی چه کار باید بکنیم یا چه کار می توانیم بکنیم ؟
در دوران «تسویه بزرگ» در حکومت استالین، زیر حکم بسیاری از تسویه شده ها یا همان مخالفان استالین نوشته شده بود: «محکوم به 10 سال کار در اردوگاه های اجباری، بدون حق نامه نگاری».
این آدم ها وجود داشتند، زنده بودند و در جایی در اردوگاهی پرت، داشتند کار اجباری می کردند اما در واقع مرده بودند؛ چون مخاطب کسی نبودند و کسی هم مخاطب آنهانبود؛ چون کم کم مردم درباره آنها حرف نمی زدند و کم کم درباره آنها فکر نمی کردند. شاید کمترین کاری که ما می توانیم در حق سیدموسی صدر انجام دهیم؛ این است که به او فکر کنیم و درباره او حرف بزنیم؛ این کمترین کاری است که می توانیم در حق او، نه حتی به عنوان یک رهبر سیاسی بلکه به عنوان انسانی که به دلیل ناپدیدشدگی اجباری از حق زیستن، آزاد بودن و مخاطب داشتن محروم است، انجام دهیم .

حبیبه جعفریان . همشهری جوان شماره 181 . ص54