دکتر صادق طباطبایی درگذشت
الان هیچ چیز نمی توانم بگویم.
الان هیچ چیز نمی توانم بگویم.
به گزارش روابط عمومی مؤسس? فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، جورج جرداق متفکر و ادیب مسیحی لبنانی، که روز گذشته، چهاردهم آبان 1393 درگذشت، از متفکران برجست? عرب بود که سالهای بسیاری از عمرش را صرف پژوهش و نوشتن دربار? امام علی(ع) کرد.
از او کتاب «امام علی، صدای عدالت انسانی» در پنج جلد به یادگار مانده است و این سخن او در این کتاب، در وصف امام علی(ع) معروف است که: «ای روزگار! کاش میتوانستی هم? قدرتهایت را، و ای طبیعت! کاش میتوانستی هم? استعدادهایت را در خلق انسانی بزرگ، نبوغی بزرگ و قهرمانی بزرگ جمع کنی و یک بار دیگر به جهان ما یک «علی» دیگر بدهی.»
این متفکر مسیحی به مناسبت انتخاب امام موسی صدر به ریاست مجلس اعلای شیعیان لبنان در یادداشتی که در تاریخ 1969/6/12 در مجل? الصیاد بیروت منتشر شد،به تجلیل از شخصیت امام موسی صدر میپردازد. متن کامل این نامه از این قرار است:
«با خبر انتخاب امام موسی صدر به ریاست مجلس اعلای شیعیان لبنان غافلگیر نشدم. از شادی هم? مردم لبنان از شیعیان گرفته تا مسیحیان و اهل سنت به یک اندازه، برای انتخاب این مرد بزرگ به این منصب بزرگ غافلگیر نشدم، زیرا امام موسی صدر سیمایی آرمانی و زیبا و بزرگوار از یک عالم دینی است؛ اخلاقی والا و دلی مهربان و سینهای گشاده به روی همة مردم دارد که برای عشق کامل و فراگیر گنجایش دارد؛ و عقلی روشنگر و چهرهای مطمئن دارد.
با او دیدار میکنی، گویی که پدرت یا برادرت یا کسی را دیدهای که آرزوی دیدارش را داشتهای و دست تقدیر آن را برایت میسر کرده است.
امام موسی صدر سیمای زیبا و باشکوه انسان است، آنگونه که امام بزرگوار علیبنابیطالب(ع) خواسته است: دادگر و راستگو و پاکدست و عالِم و عامل به علم خویش است و مجال نیکوکاری را غنیمت میشمرد و در مسیر هدایت، به سبب اندکی شمار پویندگان آن دچار هراس نمیشود و نزدیکی او به مردم با نرمخویی و مهربانی و بخشش مال و گشادهدستی همراه است.
این صفات علوی والا که در شخصیت امام موسی صدر گرد آمده، بارقهای از این حدس را بر تو میافکند که گویی امام از زبان امام بزرگوار پسر ابوطالب به تو میگوید: «نیت دارم که بسیاری از کارهای نیک را انجام دهم و به دستهای از آنها عمل میکنم و بر آنچه از کفم رفته است، حسرت میخورم که چگونه بدان عمل نکردهام.»
سادهترین سخنی که میتوان دربار? شخصیت امام موسی صدر گفت این است که اگر با او همنشین شوی و گرمای مهرورزی و مهربانی و خلق کریمش تو را در بر گیرد، احساس میکنی که تشیع فقط صفت شیعیان نیست بلکه در درج? نخست از آنِ تو نیز هست.
ادیان در حقیقتِ نهاییشان، همان اصول اخلاقی متعالیاند که همه در خدمت انساناند، از سرچشمه و مجرا گرفته تا مصب؛ و فقط کسانی میان آنها جدایی میافکنند که نتوانستهاند به بوستانهای روحانیتی که پیامبران بزرگ در آن و زیر ستارگان ابدی آن زیستهاند، راه یابند و حایلی در برابر وزش نسیم روح شدهاند و آن دین را ابزار سود یا جاهطلبی یا هر دو قرار دادهاند.
ما به امام سید موسی صدر زندهباد میگوییم و سخن جد او، امام بزرگوار حسین(ع) را تکرار میکنیم که «صاحب همت بزرگ جز از سربلندی، سر باز میزند و چونان زبانة آتش است که برافروزانندهاش پنهانش میکند، ولی جز برآمدن و زبانه کشیدن نتواند.»
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، این بخش خبری مشترک که در ساعت هشت شب به وقت بیروت، از شبکههای مختلف لبنان با تمامی اختلافات مذهبی، فرقهای، سیاسی و... به صورت همزمان پخش میشود، حاوی سخنان رئیس پارلمان لبنان، نبیه بری به مناسبت سی و ششمین سالگرد ربودن امام موسی صدر نیز خواهد بود.
در خبری که در رسانههای لبنان در این باره منتشر شده، آمده است، بار دیگر امام موسی صدر، که عبای او و عمامه او متعلق به تمامی لبنانیان است، عامل وحدت و یکپارچگی گرایشها و سلایق مختلف شده است و شبکههای مختلف تلویزیونی را با هدف بازگشت امام موسی صدر به وطنش و بازگشت او به عرصه مقاومت و نیز همزیستی، گرد هم آورده و با یکدیگر متحد کرده است.
ویدیوی تبلیغی این اقدام مشترک که از تلویزیونهای مختلف لبنان منتشر شده است را می توانید اینجا ببینید.
آفتاب اولین روز سال 1393 خورشیدی از پشت پرده های سفید به داخل اتاق وارد می شود.
با حس و حال این روزهای من، نوشتن آن گونه که سالها پیش می نوشتم دیگر امکان پذیر نیست.
اما همچنان امیدوارم که باشی و روزی بیایی؛ اما نمی دانم این امید چقدر به واقعیت نزدیک باشد؛
در این روز زیبای آفتابی نوروز 1393 آرزو می کنم...شما هم برایش آرزو کنید.
دیگر برایت نه آرزویی می کنم و نه حتی دعایی
از پس این سالها
فقط می گویم یادم هست که نیستی
همین
و این یعنی تو هنوز در روزمرگی های من گم نشده ای
«و اکنون توصیف این مکان نجیب: ... سلول جعبه ای بتنی است. دیوارها از قطعات پیش ساخته درست شده است. دری فولادی هست که هوا از آن عبور نمی کند. پنجره ای در ارتفاع سه و نیم متری زمین قرار دارد. مبلمان هم به سبک لویی شانزدهم است: یک تشک قدیمی که زندانیان قبلی پاره پوره اش کرده اند. دنیا این جا خالی است.»
*توصیف یکی از زندان های لیبی؛ شاید زندان ابوسلیم؛ که در یکی از معدود نامه های یکی از زندانیان آنجا آمده است.
*به نقل از همشهری داستان شماره 26
یا میربایند
یا به صلیب میکشند
مسیح سرنوشتی جز این ندارد
می توانید هایکوهای صدری بیشتری را اینجا بخوانید.
گلی سرخ به دست می گیرم، به عکست نگاه می کنم
یک گلبرگ می کَنم، می آیی؟ یک گلبرگ می کَنم، نمی آیی؟
می آیی؟
نمی آیی؟
می آیی؟
نمی آیی؟
...
خبر می رسد که جسد تو را در سردخانه ای در طرابلس پیدا کرده اند. خبر می رسد که این خبر تکذیب شد.
خبر می رسد که تو در سال 1998 در زندان درگذشته ای. خبر می رسد که این خبر به شدت تکذیب می شود.
خبر می رسد که مشخص شدن سرنوشت تو در اولویت هیئت لیبیایی است. دل خبر می دهد که احتمالا در آینده تکذیب خواهد شد.
خبر می رسد که به نقل از منابع مطلع!!! تو تا زمان حمله ناتو به لیبی در سال 2011 زنده بوده ای.
سال گذشته این روزها برایت کمیته آزادی و استقبال تشکیل دادند، امسال اما هیچ خبری از هیچ کدامشان نیست. کفی بودند روی آب.
سال گذشته بود که حتی پوستر امام آمد را برایت طراحی کردند، اینکه صدای پایت از پس سالها غربت می آید...
اما تو نیامدی. یعنی هنوز آن شنبه یا یکشنبه نیامده که تو عزم آمدن کنی؟
می آیی؟
نمی آیی؟
خوف و رجا که می گویند آمدن توست...
خوف و رجا نوشته برگزیده مجله پارسی نامه