امسال هم به سر رفت آن مهربان نيامد
تقويم ها کهن شد بخت جوان نيامد
يک کلبه چشم بودم يک آسمان دريچه
درمنظر نگاهم رنگين کمان نيامد
پر بسته اي حزين ماند در دام رفته از ياد
صياد معني ما بر اين کران نيامد
از ارغوان الهام چيدم بغل بغل گل
پژمرد و ريخت بر خاک چون باغبان نيامد
خواهم که دير پايي اي پير روشنايي
در حضرت تو کاري از نقد جان نيامد
سحر آفرين کامل مثل تو بعد بيدل
در محشر معاني يک نکته دان نيامد
شاعر : خسرو احتشامي
يک سرمه دان شرابم از مهر مرحمت کن
ناخوانده در حريمت اين ميهمان نيامد
من اشک زنده رودم لبريز از درودم
شوقم به پاي بوسي بي ترجمان نيامد
در آرزوي ديدار مانديم پار و پيرار
آن رستخيز شادي آن ناگهان نيامد
امسال هم پرستو از شهر ما سفر کرد
يعني که سال طي شد آن مهربان نيامد.