جناب درويش در نوشته هاي خود مطالبي ذكر كرده اند و آيت الله خامنه را با امام موسي صدر مقايسه نمده اند كه نظر من قياسي مع الفارق است لذا توضيحات زير را جهت آگاهي ايشان ضروري مي دانم :
1) امام موسي صدر فعاليت خود را در كشوري آغار كرد كه تابعيت آن را نداشت ، زبانش را به لهجه مادريش ،فارسي، ادا مي كرد ، جامعه اي كه 19 فرقه مختلف مذهبي در آن پيروان خاص خود دارد و هر كدام رهبراني براي خود دارند و تشكيلاتي و سازماني . در اين كشور بيگانه موسي صدر با مشي پيامبر گونه اش آنچنان نمود كه شيعيانش او را علي مي خواندند ، سنيان عمرش و مسيحيان او را مسيح مي دانستند كه رجعت كرده است . بي آنكه مريد پروري را خوش مردم لبنان او را "امام" [i]خطاب مي كردند ، حال چند درصد شيعيان ايران آقاي خامنه اي را- در كشوري كه به در آن به زبان مادريشان حرف تكلم مي كنند - مظهر علي (ع) مي دانند ؟ مسيحيان و برادران اهل سنت چطور ؟ اصلاً برايتان قابل تصور است كه رهبرتان مسيح ناميده شود ؟ كه برايتان خيلي ثقيل نيست كه امام موسي صدر با آقاي خامنه اي قابل قياس بدانيد .
2) از جمله تفاوتهاي امام موسي صدر با هر رهبر ديگري در اين است كه ايشان رهبري جريان ساز بوده اند و پيشرو و نه مديري ادامه دهده راه ديگران لذا اگر به توان رهبري ايشان را با كسي قياس كرد شايد تتها كسي كه شايستگي اين قياس را داشته باشد آيت الله خميني باشد هر چند كه امام موسي صدر به لحاظ زماني در چنين حركتي از امام خميني هم پيشي گرفته بودند . در حاليكه آقاي خامنه اي بيشتر مدير نظام است تا رهبر مولد و جريان ساز انقلاب ، هدف من ناديده گرفتن تلاشهاي افرادي چون آقاي خامنه براي پيروزي انقلاب نيست اما اگر بر اساس آنچه به عنوان "تاريخ انقلاب" سعي شده است به ما آموزانده شود و بسيار شنيده ايم تنها شخصيتي كه نقش محوري در پيروزي انقلاب داشت ، آيت الله خميني بوده است ، پس در صحنه انقلاب اگر كسي را قابل قياس با امام موسي صدر در جريان حركتهاي انقلاب بدانيم آيت الله خميني خواهد بود .
[i] اين عنوان حتي در پاسپورت سياسي ايشان "سماحة الامام موسي صدر"هم درج شده است در حالي كه هيچ سابق ندارد كه لقب يك نفر در يك سنتد شناسايي رسمي چوت شناسنامه و پاسپورت ذكر شود ، كه حتي اگر دقت كرده باشيد در شناسنامه آيت الله خميني هم فقط نام ايشان روح الله الموسوي الخميني ذكر شده است