• وبلاگ : .::شارح::.
  • يادداشت : برش هايي از شيوه زندگي و خلق و خوي امام موسي صدر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 16 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + شيماء 
    سلام خاطره جان....خيلي عالي بود....ممنونم بي نهايتم....

    اما اين قبيل کارها به معناي در جا زدن و پوسيدن نيست حد اقل اينکه در اين مسير خودمان امام صدر را بهتر مي شناسيم به هم کمک مي کنيم تا بهتر امام صدر را بشناسيم. تلاش مي کنيم خودمان را با عيار سيدموسي نقد کنيم و به صدر نزديک تر شويم. و اگر اين تلاش در اين حد باقيمانده، اين را به حساب بضاعت کم اين چند جوان بدانيد و فکر مي کنم از هر کس هم به اندازه توانش انتظار مي روود . توان يک دانشجو با توان کسي که عامل ربايش امام صدر در آغوش مي گيرد قطعاً يکي نيست. و سخن اخر اينکه اين راه اگر بي نتيجه هم باشد حداقل مسير اشتباه نيست و حداقل اثر آن بر ما اين است که احساس رکود و بيهودگي نمي کنيم و فردا حداقل اميدواريم که در پيشگاه دادار يکتا و پيش کسي که در صدر است سرفکنده و شرمسار نباشيم و اميد داريم آن روز که هر کس که با امامش بر اگيخته مي شود[1] سر ما بردامان کسي باشد که معناي همه خوبي هاست.

    به راه باديه رفتن به از نشستن باطل

    که گر مراد نيابم به قدر وسع بکوشم.



    [1] يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلًا

    [ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مى‏خوانيم پس هر كس كارنامه‏اش را به دست راستش دهند آنان كارنامه خود را مى‏خوانند و به قدر نخك هسته خرمايى به آنها ستم نمى‏شود ( اسري71)

    اما در مورد الگو وعمل کردن نوشته ات خيلي مبهم است. براي الگو بودن در يک چيزي مثلاً در يک تفکر ابتدا بايد آن تفکر را در عمل به مردم نشان داد و مردم بر اساس ميل و نظر خودشان انتخاب مي کنند که آيا آن فرد الگوي آنها باشد يا خير مثلاً کسي چه گوارا را به شما تحميل نکرده است که دوستش داشته باشيد ويا احتمالاً الگويي باشد براي شما ولي اين انتخاب در گذر از چه مسيري صورت گرفته ؟ شناخت. درست است که «صدر بما هو صدر» جذابيت الگو شدن را دارد همانطوري که امام شيعيان لبنان شد و هنوز هم هست، ولي مردم لبنان هم نديده و نشناخته او را امام خود قرار نداده اند. اگر او امام من و تو نيست علتش اين است که نخواسته اند که او را بشناسيم و هنوز هم نمي خواهند. هراس از دست دادن برج و بارويي نمرودي و .... حس خود برتربيني و حسادت و عدم تحمل کسي در جايگاه بالا تر و ... اين شده است که جوان امروزي-حتي بچه مسلمانش- چه گواراي کمونيست را از موسي صدر امام شيعيان بهتر مي شناسد. و چه حرکت هوشمندانه اي ....

    خانم پرديس چند نکته را لازم ديدم که در مورد نوشته شما اشاره کنم :

    چون خاطره جوابي نداده بود به اين نوشته تان، فکر کردم که اين موضوع بي پاسخ نماند بهتر باشد. آنچه مي نويسم از طرف خودم هست به عنوان کسي که چون صاحب اين وبلاگ دغدغه موسي صدر را دارد. و از آنجا که دغدغه واحدي داريم شايد خاطره هم با نظر من موافق باشد شايد هم نباشد.

    اول اينکه هدف از اين نوشتن ها تشکيل باشگاه طرفداران و غيره نيست، هدف معرفي امام صدر به عنوان يک شخصيت نمونه و يک انديشه پوياست . من فکر نمي کنم خاطره عزيز درد اين را داشته باشد که از او تعريف کنند يا از او بنويسند ولي اگر اين دغدغه را هم داشته باشد خوب راهي را انتحاب کرده است: «امام موسي صدر» چه خوب که اگر آدم بخواهد ديگران از او ياد کنند شهره به خوبي ها شود. روزها مي گذرد، جوانها پير مي شوند و پيران رخت از حيات مي بندند آنچه ازما مي ماند يک نام است ببينيد از کساني که سنگ در راه موسي صدر مي انداختند چه باقي مانده؟ از ياورانش چه باقي مانده؟ ياوران صدر شدند چمران و سيد حسن نصر الله و... که تا دنيا دنياست الگوي شيعه اند و نامشان در صدر است ،بسيار بهتر از چه. و اين داستان تا ابد ادامه دارد

    سلام خاطره جان.

    مرسي كه سر زدي و منو از آپت با خبر كردي.

    1. من حبيبه ي جعفريان و قلمش رو خيلي دوست دارم. فقط نمي دونم چرا اين متنو نخوندم؟!!!

    2. چه خوب اگه كه امام شما همچين آدميه... اما من هميشه مي گم: خوب! حالا چي؟ ما چرا دست روي دست گذاشتيم و فقط فن كلاب تشكيل مي ديم؟ چرا نمي ذاريم كه كسي بياد و درباره ي ما اينطوري بنويسه؟!

    مي دوني ارنستو گوارا رو من خيلي دوست دارم. ويژگي جالبش مي دوني چي بوده؟ اين كه سعي مي كرده تو هر اظهار نظري كه مي كنه، الگو باشه! نه كه عمل كنه! الگو باشه!اينه كه از اون يه شخصيت قابل احترام مي سازه. حالا عقيده اش هر چيزي كه بوده!

    امام موسي صدر هر جا كه هست... خوب الآن دست رسي بهش نداريم! شايد يه روزي پيدا كنيم يا شايدم نه؟! چيزي كه مهمه ... راستش رو بخواي اصلا اين نيست!

    اين مي شه مرداب شدن... موندن و پوسيدني كه همه مون مي دونيم هيچ كدوم از اين آدماي منحصر به فرد نه بهش تن مي دادن و مي دن و نه راضين كه ديگران اين كارو انجام بدن....

    3. از خودم مي پرسم: 30 سال 50 سال 60 سال ديگه...الگويي ...قهرماني مونده تا آدما بهش دل خوش كنن؟

    موفق باشي و سرشار از نور و رحمت خدا

    سلام

    عالي بود تا حالا چنين چيزي نخونده بودم

    موفق باشيد

    يا علي

    التماس دعا

    سلام عليكم ؛ ضمن تشكر از حضور شما در پارسي يار حزب الله مي رزمد ، موفق و پيروز باشيد . يا حسين

    سلام خاطره جان!

    سلام

    انتخابت حرف نداره!

    قلم خانم جعفريان محشره!

    كاش اينگونه بوديم و ....

    آنطور نبوديم!

    بگذريم!

    تا سژيدي راهي نيست

    ياعلي

    سلام

    راستش خيلي دلم ميخواست كمي در مورد امام موسي صدر بدونم ممنون ازت

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام

    امروز سخت دلم گرفته خواهر

    از دنيايي كه مثل امام موسي صدر را به كام جهل آدمها مي كشه.

    از آدمهايي كه از دين خدا جز آنچه خودشون ساخته اند و از ساخته اونها جز كسالت و كدورت بر نمي آيد .

    از خودم كه از شاگردان مكتب قرآن و عترت جز به تمجيد نامش نمي پردازم .

    از خودم كه فكر مي كنم نمي شه مثل امام خميني، مثل امام موسي صدر ، مثل شهيد بهشتي ، مثل شهيد مطهري ، مثل شهيد چمران و مثل ... رفتار كرد و تربيت شد .

    از خودم كه فكر مي كنم آمده ام كه بخورم و بريزم و بپاشم و برم .

    امروز دلم از زمين گرفته و تنگ آسمون شده .

    وقتي نوشته خوب وبلاگت رو خوندم انگار كه يك دريچه اي از بهشت رو به روي درون جهنمي ام باز كرده باشند ، خنكاي رحمت خدا رو احساس كردم .

    دعا كن كه با اقتدا به شاگردان واقعي مكتب قرآن و عترت ما هم دانش آموز اين مدرسه باشيم .

    تلاش هاي خالصانه و جواب متين و محكمتون رو به نظر احمد آقا ارج مي نهم .

    يا حق

    + هويزه 

    خيلي ممنون ، خدا قوت

    انتحاب زيبايي بود

    خدا قوت

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام

    او هم از ما به ما نزديك تر بود...

       1   2      >