سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.::شارح::.

آیا حکومت اسرائیل وارث یهودیان جهان است ؟



آیا حکومت اسرائیل وارث یهودیان جهان است ؟ آیا از همه وکالت دارد ؟ آیا وارث سایر کشته شدگان و به کار گمارده شدگان زمان نازیها چه کسی بوده و هست ؟ آیا کمیسیون های مشترکی که بین نازیها و صهیونی ها بوده است فراموش می شود ؟

جنوب لبنان تقریباً همه روزه مورد تجاوز اسرائیل قرار می گیرد .
اسرائیل سبب این تجاوزات را وجود فدائیان در جنوب لبنان می داند و به این بهانه وضع منطقه جنوب را به صورت حزن آوری در آورده است .
هزاران نفر از مردم دهات مرزی لبنان و اسرائیل از خانه های خود به طرف بیروت کوچ کرده و با وضع رقت باری زندگی می کنند . بهانه های اسرائیل مغالطه ای بیش نیست و به منطق گرگها شباهت دارد زیرا :
1- کشورهای هم مرز با اسرائیل به هیچ وجه مسئولیت حفظ مرزهای اسرائیل را به عهده ندارند و هیچ قانونی و حقی آنها را ملزم نمی سازد که مرزدار اسرائیل باشند .  حفاظت مرزهای اسرائیل به عهده خود اوست .
2- فلسطینی ها اصولاً در خاک لبنان نبوده اند تا لبنان مسئول وجود آنها در خاکش باشد و یا مسئولیت وجود فدائین را که در بین همان فلسطینی ها هستند به عهده بگیرد .
اسرائیل در سال 1948 با یک رفتار وحشیانه ای در حدود سیصد و پنجاه هزار فلسطینی مسلمان و مسیحی را از منطقه شمالی فلسطین راند و اینها فعلاً در خاک لبنان اقامت دارند و تقریباً یک ششم مردم لبنان را تشکیل می دهند .
3- ما خود می دانیم که اسرائیل به جنوب لبنان چشم طمع دوخته و به آبهای فراوان و منطقه حاصلخیز و در عین حال سوق الجیشی جنوب فکر می کند و آنچه در باره فدائیان می گوید بهانه ای بیش نیست .
دلیل این طمع را در نقشه هایی که از طرف ادارات اسرائیلی چاپ شده و شامل جنوب لبنان می باشد ، می توان دید . به علاوه عده ای از رهبران اسرائیل در ضمن سخنان خود از این طمع ها پرده بر می دارند مثلاً وزیر دفاع اسرائیل در یکی از سخنرانی های خود می گوید :
پدران ما به مرزهای اسرائیل که بنا بر قرار تقسیم صادره از سازمان ملل متحد رسیدند و نسل ما از این حد گذشت و به مرزهای سال 1948 رسید . نسل جنگ شش روزه به کانال سوئز و نهر اردن و تپه های جولان رسیدند . ولی این هم پایان کار نیست در آینده به مرزهای دیگر خواهیم رسید که شاید شامل لبنان و قسمت دیگر اردن و سوریه مرکزی بشود (از سخنرانی موشه دایان 15/7/68)
4- موضع دیگری که علت عملیات تجاوزکارانه اسرائیل را روشن می کند آن است که دولت لبنان که چندین مذهب و فرهنگ گوناگون را دربر دارد و با نهایت دموکراسی زندگی می کنند برای اسرائیل خوشایند نیست زیرا دولت اسرائیل صد در صد بر عنصر یهود اعتماد می کند و رژیم عنصری و مذهبی است .
5- آیا لبنان باید از فعالیت فدائیان جلوگیری کند ؟ و آیا هیچ انسانی می تواند به ملت فلسطین حق دفاع از خود را ندهد ؟
داستان مقاومت فلسطینی ها به صورت مسلحانه ، داستان ملتی است که از زمین و وطن آواره شده اند و بیست سال صبر کردند تا شاید دولتهای عربی و یا سازمان بین الملل حق او را باز گیرد ولی معلوم شد هر چه مقررات از سازمان ملل صادر می شود اجرا نمی گردد به علاوه کشورهای عضو سازمان ملل آنقدر به اسرائیل اسلحه و مهمات می دهند که به تنهایی از همه کشورهای عربی تواناتر است .
فلسطینی ها بعد از این تجربه بیست ساله و تلخ مشاهده کردند که چاره ای جز نهضت مسلحانه ندارند و جهان فقط به اظهار تاسف اکتفا کرده و رفته رفته فراموشش می کند .
از این جهت تصمیم گرفت خود حق خود را باز پس گیرد و تنها سرمایه ای را که دارد و آن زندگی یک نسل کامل است صرف نماید تا پیروز شود .
از کشور فلسطین زمینی باقی نمانده است تا ارتشی در آن به وجود آید .
دولتی هم نمایندگی مردم فلسطین را به عهده ندارد تا از طرف آنها در سازمانهای بین المللی به دفاع و بحث برخیزد . متاسفانه در همان زمان که اسرائیل تاسیس شد ملت فلسطین را بیرون کرد تا نتواند با روشهای دموکراسی و یا انقلابی حق خود را باز پس گیرد .
از این گذشته مکانی که در آن کار کند و زندگی خود و فرزندانش را فراهم سازد نداشت .  چاره ای جز مقاومت مسلحانه و به صورت مخفیانه وارد خاک اسرائیل شدن نداشت و برای این کار هیچ راهی جز آنکه از زمین های مجاور اسرائیل که جنوب لبنان از آن جمله است حرکت کند ندارد .
6- در اینجا خود را ناچار می بینم در این موضوع نیز بحث کنم . زیرا تبلیغات مغرضانه سعی کرده است فلسطین را وطن ملی و تاریخی و مذهبی یهودیان جهان دانسته و حق مردم فلسطینی عرب را چه مسلمان و چه مسیحی انکار کند . از این جهت باید به مسائل زیر توجه کرد :
الف- فلسطین متعلق به کدام ملت است ؟ :
 در سال 1918 و بعد از پایان جنگ جهانی اول مجموع سکان فلسطین هفتصد هزار نفر بود .
عرب های فلسطین عددشان /000/644 نفر که /000/70 نفر آن مسیحی و بقیه مسلمان بودند .
یهودیان مقیم فلسطین /000/56 نفر یعنی 8% ساکنین که مالک 2% زمین فلسطین بودند .
در سال 1946 و با فعالیت های عجیب و همه جانبه سازمان های صهیونی جهان و در نتیجه وعده بالفور و اقدامات دولت انگلستان که فلسطین در تصرفش بود عدد سکان بدین ترتیب بود .
یهودی /000/608 و عرب /000/293/1 یعنی یهودیان یک دوم ساکنین بودند .
در سال 1947 سازمان ملل متحد مقرر ساخت که فلسطین به دو قسمت تقسیم شود دولت یهودی با /000/14 کیلومتر مربع و دولتی عربی با /000/11 کیلومتر مربع . و در 5 مه 1948 که نیروهای انگلیسی فلسطین را ترک کردند نیروهای صهیونی نظامی و غیر نظامی هجوم را آغاز کرده و از قسمت هایی که سازمان ملل مقرر کرده بود تجاوز نموده و در حدود /6300 کیلومتر دیگر را تسخیر کردند و از آن جمله حیفا و عکا و قدس جدید بود .
از این حادثه بیش از یک میلیون عرب آواره شدند و در نزدیکی وطن خود به صورت پناهندگی در آمدند و منشاء این آوارگی روشی بود که اسرائیلیان انجام دادند و وحشی گری های فراموش ناشدنی بود که مردم از آنها دیدند مثلاً در 5 نیسان /1948 در دیریاسین قتل عام کردند و سپس در قریه عمواس قریه را از کشته پشته کرده و سپس آن را زیر و رو کردند و سازمان های تفتیش بین المللی فجایع زیادی را ثبت کرده است .
باید دانست که دولت یهودی که سازمان ملل در قرار تقسیم پیشنهاد کرده بود دارای /000/510 عرب و /000/499 یهودی بود تا امکان تشکیل دولت صهیونی از عنصر یهودی پیدا نشود . و بعد از جنگ ژوئن 67 عدد پناهندگان فلسطینی به یک میلیون و سیصد هزار نفر بالغ شد .
ب- فلسطین از نظر تاریخ :
 آنانکه تصور می کنند فلسطین مسکن یهود جهان بوده است و عرب ها آنان را در قرن هفتم میلادی بعد از فتح اسلامی بیرون کردند سخت در اشتباه اند .
عرب های فلسطینی سکان اصلی این کشور از هزاران سال قبل می باشند و اکثریت سکان را تشکیل می دادند و در کنار آنها نیز عموریین و کنعانیین و عبرانین و آرامیان و دیگران بودند . اینها همه پیش از فتح اسلامی در فلسطین سکنی داشتند و بعد از فتح اسلامی سایر قبایل نیز عرب شدند و کشور به صورت یک کشور صد در صد عربی در آمد.
عرب شدن این اقلیت ها موجبات تمدنی و فرهنگی و کمی مذهبی دارد و به هیچ وجه صورت اجبار و یا موجبات نژادی نداشته است .
روابط یهود با فلسطین ده ها بار از روابط عرب فلسطینی کمتر است و جز مدتی که به صورت یک اقلیت و مدتی به صورت حکومت عشایری و مدتی به صورت یک دولت حکومت کرده اند بیش نیست ولی به طور کلی هیچ وقت کشور فلسطین مکان همه یهودیان یا فقط منحصر به یهودیان نبوده است .
در قرن دوازدهم قبل از میلاد عبرانیین قسمتی از فلسطین را تسخیر کردند ولی به هیچ وجه بر تمام زمین های فلسطین مسلط نشدند بلکه اکثر سکان همان قبایل فلسطین بود که فلسطین هم به نام آنها نامیده شد . این سیطره هم نخست در 722 ق از میلاد و سپس در 586 ق م به کلی پایان یافت .
ج- آیا فلسطین از نظر دینی متعلق به یهود است ومیراث دینی آنها می باشد ؟
وعده هایی به اولاد ابراهیم در تورات داده شده و فلسطین را به نام (ارض میعاد) معروف کرده است این وعده ها مختص به یهود نیست بلکه عرب ها نیز اولاد ابراهیم هستند .
معنی اولاد ابراهیم(ع) بر حسب تعلیمات انجیل اولاد روحی و پیروان حقیقی است و به هیچ وجه جنبه نژادی را در نظر ندارد . در یک جای انجیل یهوه به آنها می گوید :"پدر شما شیطان است"
میراث حقیقی نیز تعلیمات پیغمبران است و در احتکار یک نژاد نمی تواند باشد . مسیح(ع) می گوید :"خدایا تعلیمات تو برای همیشه میراث من است"
تاسیس دولت اسرائیل حتی بر خلاف دین یهود است . هر یهودی همه روزه می گوید یعنی "جز تو و غیر از تو حکمرانی نداریم ،ای خدای ابدی". در کتاب صموئیل از تورات می خوانیم در امروز خدایی که شما را از همه مصیبت ها و زشتی ها نجات داد کنار می گذارید و از او حاکمی و پادشاهی می خوانید که بر شما معین کند" "خوب بگیرید و برانید چقدر شما خطاکارید آنگاه که از خدا پادشاهی دیگر می خواهید" "اما اکنون بر گناهان خود گناه تازه ای بنگرید و بدانید جز او پادشاهی می خواهیم"
"برای خود پادشاهانی بدون او امر من و حکمرانانی بدون خواست من نصب کردند . خدایانی ساختند از طلا و نقره از این جهت نهایت آنان را نوشتم"
و در سفر اول از ملوک 8/10-18 می بینیم که مالکیت زمین برای انسان خطایی است بزرگ زیرا با مالکیت خدا منافات دارد و موجب می شود انسان خود را خدای کوچکی پندارد .
و بدین ترتیب بسیاری از روحانیون یهود و خاخام بزرگ از تاسیس دولت یهودی راضی نبودند و هنوز هم بسیاری از آنها می دانند که عاقبت این اقدامات به نفع یهودیان نیست .
و این قسمت از تعالیم تورات را با کلام لاوی 24-22 پایان می دهم "شما که عدالت را قربانی کردید و هر مستقیمی را منحرف ساختید شما که صهیون را با خون و قدس را با جریمه می سازید"
از نظر اسلام هم قدس مفهومی اساسی دارد . زیرا قدس سمبل تلاقی اسلام با دیانت های دیگر و با تمدن جهان است "قدس" جنبه دنیایی بودن اسلام – نه عربی بودن را -      تثبیت می کند یهودی کردن قدس و اهانت به مسجد اقصی و کلیساها و شیوع فساد و توطئه در این شهر مقدس با اعماق اسلام منافات دارد و به هیچ وجه با این وضع آرامش در خاورمیانه تا یک نفر مسلمان پای بند به دین موجود است به وجود نخواهد آمد . و از نظر عموم "اینها آیا مملکت خدا که اسرئیل مدعی تاسیس و وراثت آن است . ممکن است یک امپراطوری زورگو و خشونت همیشگی و ظالمانه باشد ؟
مملکت خدا باید کشور نور و رحمت باشد .
آیا خداوند برای اجرای وعده خود به بمب های آتش زا (ناپالم) متوسل می شود ؟ و توصیف خدا به این اوصاف برخلاف همه ادیان آسمانی نمی باشد ؟
د- و در پایان این موضوع لازم است به این نکته توجه کنیم که یهودیان وطن می خواهند چرا ؟ مگر همه جهان وطن آنها نبوده است ؟ مگر در دنیای امروز وطنی برای مسیحیان فقط یا مسلمانان تنها به وجود آمده است ؟
به علاوه آیا باید این وطن در شرق و در فلسطین باشد و هزاران هزار اماکن دیگر در دنیا چرا نباید وطن آنها باشد ؟
عرب ها که در تاریخ طولانی خود حتی یک سابقه ظالمانه نسبت به یهود ندارند و حتی یک خانه یهودی را نگرفتند آیا باید کفاره بپردازند ؟
آیا ملت فلسطین درباره شهر بیت المقدس بدرفتاری کردند و هیچ سابقه آتش سوزی یا سوء اداره یا تقصیر داشتند که حالا باید برای بیت المقدس قیم جدید تراشید ؟
7- در پایان این بحث باید نتیجه ای عملی گرفت :
باید توجه داشت که اگر کمک های مالی (در حدود یک میلیارد و نیم مارک سالیانه) و کمک های عمرانی و فنی و کمک های جنگی کشورهای بزرگ جهان نبود ، هیچ وقت اسرائیل نمی توانست این بودجه سنگین را صرف نیروهای نظامی کند و مخارج را تصرف کردن زمین های سه کشور را بپردازد و از این نقطه نظر باید گفت این کمک های خارجی است که اسرائیل را به تجاوز تشویق می کند .
اکنون مطالعه کنیم که نقش آلمان در این باره چیست ؟ و آیا آنچه در برنامه وزراتی آقای مستشار آمده است (که آلمان در قضیه شرق اوسط بی طرف و عادل خواهد بود) اجرا شده است ؟
سالیانه آلمان فدرال یکصد و چهل میلیون مارک به اسرائیل کمک های اقتصادی می کند این کمک ها که به عنوان کشورهای توسعه نیافته داده می شود به هیچ وجه با وضع اسرائیل قابل تطبیق نیست . زیرا اسرائیل از سال 49 تا سال 67 سالیانه مبلغ چهارصد میلیون دلار کمک خارجی دریافت کرده است .

اگر ملاحظه کنیم که مجموع چهارده کشور عربی با یکصد و بیست میلیون نفوس و میلیون ها کیلومتر مربع سالیانه از آلمان فدرال یکصد و چهل میلیون مارک دریافت نمی کنند .خوب این بی عدالتی روشن می شود .
گذشته از این کمک ها در نتیجه معلومات تقریبی سالیانه سازمان های صهیونیی مبلغی بین یکصد میلیون و یکصد و پنجاه میلیون مارک از ملت آلمان جمع آوری و به اسرائیل می فرستد این مساعدات و فروش سلاح ها همه و همه از وقتی شروع شده است که روابط دیپلماسی میان آلمان و اسرائیل وجود نداشته است .
از عجایب حوادث تاریخ آنکه شنیده می شود دولت اسرائیل به محکمه شکایت کرده و از پانصد شرکت آلمانی مبلغی در حدود 72 میلیارد مارک خواسته است به دلیل آنکه این شرکت ها کارگران اسرائیلی را مجاناً به کار گماشته اند .
آیا حکومت اسرائیل وارث یهودیان جهان است ؟ آیا از همه وکالت دارد ؟ آیا وارث سایر کشته شدگان و به کار گمارده شدگان زمان نازیها چه کسی بوده و هست ؟ آیا کمیسیون های مشترکی که بین نازیها و صهیونی ها بوده است فراموش می شود ؟
اطلاعیه امام صدر منتشر شده در تاریخ 10/8/1970 در شهر بن آلمان