سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.::شارح::.

آن مرد کی می آید؟

در قرآن، اسم بعضی از پیامبران آمده است؛ اسم بعضی غیر پیامبران هم،‌چه صالح و چه طالح آمده است... صلحا عاشق حضرت باری هستند... اما حضرت حق، بعضی را خودش هم عاشق است... عاشقی خدا توفیر دارد با عاشقی ما... خدا عاشقی است که حتا دوست ندارد، اسم معشوقش را کسی بداند... به او می گوید رجل! ... همین... مرد!... همین می فرماید و جاء من اقصی المدینه رجل یسعی... جای دیگر می فرماید و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی، یعنی این دو تا رجل با هم فرق می کنند... یکی می آید موسای نبی را نجات می دهد...قوم بنی اسرائیل را در اصل نجات می دهد... دیگری هم قومی را از عذاب نجات می دهد... اسمش چیست؟ اسمشان چیست؟ نمی دانیم... رجل است (1)

آن مرد کی می آید؟

-----------------------------------------------
1) بر گرفته از رمان «قیدار» آخرین اثر رضا امیرخانی

قیدار امیرخانیدستنوشته امیرخانی برای موسی صدرامام موسی صدر


صدرالمتالهین لبنان /شعرهایی برای امام صدر

شب شعر امام موسی صدرسال های شرح صدر آن رسول
آن رسول مهر
خیل بی شمار شاهدان
-شهید ها   –
یاور پیامبر
بوده اند
شعر استقامت و مقاومت
سروده اند

حال
شیعیان این دیار
یاد جنگ خندق و حنین
یا که بدر
کرده اند
یاد مقتدایشان
امام صدر
کرده اند

حامد محقق
---------------------------------------------------

پیغمبر سرزمین لبنان بودی
تو تکیه گه و امین لبنان بودی
ای مرد که دستهایت از مهر پر است
صدرالمتالهین لبنان بودی 

سید حبیب حبیب پور
-------------------------------------------------- 

ذکر خیرت بود در بین تمام پادشاهان
در کنارت روسپیدان ، در کمینت رو سیاهان
مغرب و مشرق به دیدارت نشسته کوه و دریا
هر شبت خورشید خاور ، هر شبت ماه سپاهان
انقلاب عاشقان در چشم هایت بود و مانده ست
آیه های روشنت در انتظار سر به راهان
دید چشمان تو را باران و شاعر شد ، غزل گفت :
در امان باشید در این بی پناهی بی پناهان
کد خدایان بر زمین خوردند وقتی خطبه خواندی
می رسد روزی که برگردد کلاه بی کلاهان
بوی پیراهن می آید ، تشنگان ! آبی بنوشید
خوش به حال بی قراران ، خوش به حال بی گناهان
می رسد فرزانه ای با سیره ی مردان حکمت
می رسد اسطوره ای از تیره ی مشروطه خواهان
ناگهان پیچید فریادی به سوی کوه و دریا

می رسد مردی زمینی از تبار کبریا ! هان

علی سلیمانی
--------------------------------------------------
عصر شعر « امام موسی صدر و بیداری اسلامی » در سالن بیداری اسلامی نمایشگاه کتاب برگزار شد   
دستنوشته علیرضا قزوه در دفتر یادبود غرفه امام موسی صدر در نمایشگاه کتاب 


گشت ارشاد

1- اگر می خواستم یک نفر را بر اساس ظاهرش برای مسوولیت گشت ارشاد انتخاب کنم، شاید او اولین نفر بود. هم خَلق او به این کار می خورد و هم خُلقش! آمد و شروع کرد به صحبت کردن. با لحنی انتقادی و قدری پرخاشگرانه از کم تردد بودن غرفه ات انتقاد می کرد. هرچه من سعی می کردم برایش توضیح دهم که الان ساعت خلوتی است و ... راضی نمی شد. می گفت غرفه این اندیشه باید پر باشد. باید پر رفت و آمد باشد.

2- اگر من مسوول گشت ارشاد بودم و می خواستم بر اساس ظاهر آدم ها قضاوت کنم، حتما اولین نفر او را می گرفتم. اگر در اختیار من بود شاید از او می خواستم خیلی دور و بر غرفه نپلکد و زودتر خرید کند و برود. اما او آمده بود تا برای تو و اندیشه تو تبلیغ کند. چون در پناه اندیشه تو بود که دیده می شد. با کتاب هایت معرکه ای گرفته بود. از کتاب هایت دوتا دوتا برمی داشت و به این و آن توصیه می کرد.


3- تو گشت ارشاد بودی. می گشتی و خلق را با رفتارت ارشاد می کردی. غصه سیاه روزی آنان تو را سپید موی کرده بود: طبیبٌ دوارٌ بطبه!

منبع   

---------------------------------------
بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، از سیزدهم اردیبهشت 1391 به مدت ده دوز در مصلای تهران برگزار خواهد شد.
غرفه انتشارات مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، در سالن شبستان مصلای تهران، راهرو 28، غرفه 31 قرار دارد.
تازه های انتشارات مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در نمایشگاه بیست و پنجم 
صفحه وی‍ژه سایت موسسه امام موسی صدر برای نمایشگاه کتاب


به امید یک معجزه

اگر... امام موسی صدر زنده و سالم به میان پیروان بازگردند، بدون تردید یک «معجزه» اتفاق افتاده است. معجزات کم هستند اما اتفاق می‌افتند.

به امید یک معجزه
استفاده از این عکس با ذکر منبع مجاز است.

متن کامل نوشته دکتر صادق زیبا کلام را اینجا بخوانید.


روایت صدر دیگر به روز نمی شود

روایت صدر دیگر به روز نمی شود

دکتر محسن کمالیان در یادداشتی فرجامین به اطلاع علاقمندان امام موسی صدر (از صدرپژوه تا صدرشناس و صدردوست) رساند که به دلایل مختلف دیگر پایگاه فرهنگی روایت صدر را به روز نخواهند کرد.
چند دلیل اصلی استاد کمالیان برای رسیدن به این تصمیم اینهاست:
1-کم لطفی دوست داران امام موسی صدر در دنیای مجازی نسبت به مطالب منتشر شده ایشان در پایگاه فرهنگی روایت صدر
2-وقت بَر بودن به روز کردن پایگاه فرهنگی روایت صدر
3-عدم موفقیت پایگاه فرهنگی روایت صدر در برآورده کردن فلسفه وجودی اش  و نداشتن مخاطب
4-کم لطفی و مهر سکوت بر لب زدن بسیاری از فعالان عرصه صدری به ویژه نامه نهم شهریور 1389 پایگاه فرهنگی روایت صدر
******
اول: من فکر می کنم...

من فکر می کنم استاد کمالیان هیچ گاه میدان را خالی نکرده و نخواهد کرد. چه پایگاه فرهنگی روایت صدر به روز شود، چه نشود.

من فکر می کنم کسانی که دکتر کمالیان از آنان در یادداشت خداحافظی خود نام برده است حتما راه ایشان را در دنیای مجازی ادامه خواهند داد و رهروان خوبی خواهند بود.
دوم: درباره خودم...

من با مطالعه کتاب های قطور مشکلی ندارم، مخصوصا اگر فریادی در خاموشی باشد و یا تصویری از عزت شیعه.  

امیداوارم همان طور که دکتر کمالیان عطای دنیای مجازی را به لقایش بخشید، من را روزی لایق ببیند تا ببینمش آن هم در دنیای واقعی.
سوم: بعد از تحریر...

به نظرم آمد در یادداشت خداحافظی استاد کمالیان در پایگاه فرهنگی روایت صدر بعضی مقایسه ها مع الفارق است. شاید در زمانی دیگر به آن پرداختم.

چهارم: پس از بعد از تحریر...

خبر آمد: «روایت صدر» در دنیای مجازی می ماند، ان شاالله...(به زودی).


نامه یک مسیحی به امام موسی صدر

پیش از برگزاری نشست مجلس اعلای شیعیان در تاریخ 20/4/1975 با هدف آرام کردن اوضاع و زدودن تنش‌های داخلی که 77 نفر از بزرگان لبنان و هانی الحسین به نمایندگی از جنبش مقاومت فلسطین در آن حضور داشت؛ دیداری میان امام صدر و اسقف اعظم مارونی‌ها مار انطوینوس پطرس خریش انجام شد و طرفین برای تلاش در راستای همزیستی میان مسلمان و مسیحیان؛ و لبنانیان و فلسطینیان به منظور پاسداری از وحدت ملی لبنان و حمایت از نهضت توافق کردند.
این اقدام امام صدر بازتاب مثبت و مؤثری در داخل لبنان به همراه داشت و از سوی تمامی جریان‌ها و طوایف مورد استقبال قرار گرفت. یکی از بازرترین واکنش‌ها به اقدام امام، نامه سرگشاده‌ای بود که کریم بقرادونی در روزنامة العمل خطاب به ایشان منتشر کرد.
کریم بقرادونی از اعضای اصلی حزب کتائب بود و بعدها به ریاست این حزب رسید. کتائب یکی از احزاب تندرو در کشور لبنان است که نقش مهمی در آغاز جنگ‌های داخلی در لبنان داشت.
------------------------------------------------------------
«حضرت امام!

... تا دیروز از شما هراسان بودیم و امروز بر شما نگرانیم... غریبه‌ای بودی که از راهی دور آمدی، عده‌ای تو را بلا و مصیبت پنداشتند و گروهی دیگر، وجودت را نعمت و برکت شمردند، اما دیری نگذشت که ناقوس‌های عشقوت برایت به صدا درآمد و دروازه‌های کلیساهای کبوشیه و منبرهای مساجد صیدا به رویت گشوده شد.

این نخستین بار نیست که در غلبه بر بحران‌ها حضور یافته‌ای، اما اولین بار است که در این زمینه نقشی منحصر به فرد و بی‌همتا ایفا می‌کنی. تو تمامی قوای کشور و نیروهای جامعه، به ویژه آنهایی را که خواهان آرامش و ثبات هستند، در وجود خود گرد آورده‌ای. آنگاه که احساسات به جوشش درآمد، توانستی آرامش خود را حفظ کنی و به یک نیروی ثبات‌بخش چندجانبه تبدیل شدی. دیگر گاه، تهدیدشدگان و هراسندگان به ویژه اقلیت‌های مسیحی ساکن در مناطق اسلامی، و اقلیت‌های مسلمان ساکن در مناطق مسیحی را مورد حمایت قراردادی، و زمانی هم آتش فتنه را که اینجا و آنجا شعله می‌کشید، خاموش کردی و مانع از برافروختن شعله‌ها شدی؛ هماره محبت مومنان را برانگیختی.

حقیقت آن است که اگر کاریزما و تاثیر معنوی شخص شما نبود، روند برقراری‌ آرامش با موفقیت همراه نمی‌شد. تو نه پلیس بین‌المللی هستی و نه کمیته حافظ صلح، بلکه احاطه و تاثیر واقعی تو از نیروی ذاتی و اعتماد و ایمان مردم به تو نشات می‌گیرد. تنها به اینکه یکی از عوامل ایجاد آرامش باشی بسنده نکردی، بلکه به یک نیرو و قوای ثبات‌بخش تبدیل شدی. قدرت خود را از کسی اقتباس نکرده‌ای، بلکه خود آن را با شایستگی به کف آوردی.

پیش از تو، جنوب سرزمینی فاقد درک و وجدان بود و با حضور تو، وجدان در تک‌تک خانه‌های لبنان جای گرفت. پیش از تو، شیعیان طایفه‌ای عقب‌مانده در میان دیگر طوایف بودند و با حضور تو شیعه به نهضت و حرکتی برای تمام وطن مبدل شد. نزدیک بود محرومان، قربانی نومیدی و شکار ایدئولوژی‌ها و عقاید انحرافی شوند، و تو آنان را به نیرویی برای ساختن آینده بدل کردی.

دشمنان تو می‌خواهند آدمی را سنگ کنند، و تو در پی آنی که سنگ را هم به انسان تبدیل کنی. کسی که توانست نومیدی را به امید بدل کند، می‌تواند نار را هم به نور مبدل سازد.

حضرت امام!

تو بودی که توانستی آزاده مانی، آن زمان که دیگران زندانی بودند. کتائب را گوشه‌نشین کردند و خود نیز از عرصه بیرون رفتند. اما نتوانستند تو را از میان به در کنند زیرا تو با بیرون راندن کتائب هم موافق نبودی. همه ابزارهای خود را برای تشویق و تهدید به کار گرفتند و ناکام ماندند. من خود برخی از کارهای آنان را شاهد بودم. تو پیروز شدی و بر کرسی داوری میان لبنانیان و فلسطینیان تکیه ‌زدی و به گمان من، جز برای حفظ حاکمیت لبنان و منافع انقلاب فلسطین حکم نخواهی راند.

از زمانی که نخستین بار در عرصه سیاست ظاهر شدی، خود را از بند موضع‌گیری‌های موروثی و تقلیدی رها ساختی و روشی جدید ابداع کردی که تو را هم از چارچوب باورهای چپگرایانه و هم از پسماندهای فئودالیسم رهایی بخشید.

ایمان و باور لبنانی تو هرگز اجازه نخواهد داد که ذره‌ای از حاکمیت ملی کشور را نادیده‌ بگیری، از این رو قاطعانه و بدون اندکی تردید اعلام کردی که حکومت لبنان باید حاکمیت خود را در سراسر لبنان و در تمامی شرایط اعمال کند، و از سوی دیگر پایبندی تو به نهضت فلسطین اجازه نخواهد داد که به انقلاب فلسطین خدشه‌ای وارد شود. از این رو قاطعانه اعلام کردی که همه لبنان باید مقاومت فلسطین را بر مبنای اصول و قوانین حاکمیت لبنان ‌پذیرا باشد.دیگر بار منتظریم که روش همکاری جدید بیابی؛ البته نه یک توافقنامه‌ یا پروتکل یا پیمان جدید، چرا که روش‌های اجرایی ثابت کرده‌اند که آن پروتکل‌ها و پیمان‌ها قادر به جلوگیری از وقوع بحران یا حل و فصل آن نیستند. نقش دشواری که تو برای خود انتخاب کردی، تبدیل «رویکرد بحران» به رویکرد جدید «حل بحران» است.

همچنان که به مسیحیان ثابت کردی که مسلمانان لبنانی عضوی از میهن هستند و به آن گرایش دارند، و به مسلمانان نشان دادی که مسیحیان لبنانی، فلسطین را به عنوان وطن فلسطینیان باور دارند، اکنون وظیفه بزرگ‌تری بر دوش توست و آن، ایجاد روشی برای تعامل و همکاری فلسطینیان و لبنانیان است و همچنان که بی‌منطقی مخالفان را نپذیرفتی، منتظریم که منطق ملی‌گرایان را نیز تقویت کنی... 

حضرت امام!

اعضای کتائب درباره تو چه توانند گفت، جز آنچه بیار جمیل (رئیس کتائب) گفت و تو را پیام‌آور و «رسول» نامید. حقیقت آن است که افراد در برخورد با تاریخ به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ نخست،
دون‌همّتانی که تاریخ را کوچک می‌کنند تا وقایع و مسائل بزرگ به اندازه خود آنان کوچک شود و به این ترتیب آینده را نابود می‌کنند و دوم، ابرمردانی که تاریخ را می‌سازند و خود نیز به اندازه وقایع عظیم، بزرگ می‌شوند، و قضیه‌ای که امروز به حل و فصل آن همت گماشته‌ای، به اندازه خود تو عظمت دارد. و تو نیز در حد و اندازه آن هستی.»1

------------------------------------------------------------------
منبع: روزنامه العمل، 30/4/1975


همایش “طلوع ناتمام” در حسینه ارشاد

طلوع ناتمام

به گزارش یاران صدر همایش “طلوع ناتمام”  به مناسبت آغاز سی و سومین سالگرد اسارات امام موسی صدر در لیبی و به همت جمعی از علاقه مندان امام آزادی، دوشنبه 8شهریور ماه 1389ساعت 21 در تالار اصلی حسینیه ارشاد برگزار خواهد شد.
حجت الاسلام مسعود ادیب، دکتر مهدی خانیکی، دکتر سوسن شریعتی و مهدی فرخیان سخنرانان این همایش خواهند بود.