سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.::شارح::.

مجد تشیّع

برادر عزیز ، ما همه زائل و رفتنی هستیم ، ولی مجد تشیّع و مقام روحانیت و رمز جهان ولایت را با اتباع آن و حفظ خدمتگزاران آن می توان حفظ کرد .
شما خوب می دانید چه کسانی و چه دستگاههایی سعی می کنند هر روز قصه ای ، تهمتی ، ناروایی در آورند و هدفهای سیاسی خود را بی دلیل با ضربه به ما تأمین کنند . امیدوارم دوستان ایران و بخصوص برادرانی که از کودکی و از دوران مدرسه و تحصیل مرا می شناسند و افکار و تربیت و سلوک و روش ما را خوب می دانند ، روشنگری کنند و نگذارند مغرضین به هدف خود برسند .
در هر صورت برای من که غرق طوفان بلا هستم و جان و مال و فرزندان و وجود معنوی و سازمانها و زمین و تاریخ خود را در خطر عظیم حس می کنم و جز لطف خدا راه نجاتی نمی بینم ، دردهای جدید حالتی دارد که شاعر عرب می گوید :"تکسرت العضال علی العضال"...

مجد تشیّع

ادامه مطلب...

امام مقاومت

هوالحی
الم تر ان الله یزجی سحاب
به انتظار شب،امام محرومان به سرزمین خاموش لبنان بهار را هدیه کرد
امام موسی صدر راز طلیعه آفتاب را بلند سرود
محرومان ،یتیمان و بی پناهان وقت سرورشان رسید و آغاز مقاومت با سلام امامشان ، امام موسی صدر تمام لبنان و سرزمین قدس را فرا گرفت
آری مردی آمده است
مردی از تبار محمد(ص) ،آخرین فرستاده خدا
مردی از دیار عشق ، مردی از کربلا
بنگر که امام محرومان را چگونه می خوانند
بالروح بالدم نفدیک یا امام  

مقاومت و حزب الله ، رازش را در خیمه امام باید جست
دستان مقاوم نصرالله و دیدگان منتظر امام صدر مدینه را می کاود
هیچ دانسته ای که هنوز امام محرومان در حصار کینه عدو راز مقاومت سر می دهد
ومن و تو
ما به کدامین کاروان نگریسته ایم
به عاشورا یا به مدینه
به قدس یا به نینوا
این حضرت مسیح(ع) است که فریاد می زند
«هرگز محبت خدا با دوست نداشتن انسان جمع نمی شود »
و صدای مسیحا همچنان می پیچد
و صدایی دیگر از پیامبررحمت اوج می گیرد
« هرگز به خدا و روز واپسین ایمان نیاورده است آنکه امام مقاومت امام موسی صدر را در بند ابلیس بنگرد و به سکوت در خانه اش آهسته بخسبد
« یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون » 

ای کسانیکه ایمان آورده اید چرا چیزی می گویید که انجام نمی دهید . نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید .


آیا حکومت اسرائیل وارث یهودیان جهان است ؟



آیا حکومت اسرائیل وارث یهودیان جهان است ؟ آیا از همه وکالت دارد ؟ آیا وارث سایر کشته شدگان و به کار گمارده شدگان زمان نازیها چه کسی بوده و هست ؟ آیا کمیسیون های مشترکی که بین نازیها و صهیونی ها بوده است فراموش می شود ؟ادامه مطلب...

'یوم الفرقان' اصول و شالوده مبارزه حق طلبانه

بسم الله الرحمن الرحیم
برادران خداجوی ، ماه مبارک رمضان است و روز هفدهم این ماه بار دیگر حوادث غزوه بدر کبری را پیش چشم ما تصویر می کند ؛ و با تاملی که در این ماه با روزه داری و از طریق تطهیر جسم و تزکیه روح رشد می کند مفاهیم و درسهایی بر آن می افزاید و موج جدیدی در بستر زندگی پر محنت و آشفته امروزین ما ایجاد می نماید ...
ادامه مطلب...

رمضان آغاز بازگشت به سرزمین مقدس خدا

 بسم اللَّه الرحمن الرحیم
برادران مؤمن، بار دیگر ماه رمضان با شبهاى الهام‏بخش، روزهاى سراسر پند، فضاى معطّر، و خاطرات و درسهایش، در حالى که انسان را به سوى حزم و نظم و انضباط و استوارى فرا مى‏خوانَد، به ما روى آورده است.
بار دیگر روزه مى‏گیریم، شب‏زنده ‏دارى مى ‏کنیم و شعایر دینى را بزرگ مى ‏داریم و سرانجام با شادمانى و خشنودى عید را با هم جشن مى ‏گیریم سپس به زندگى عادى باز مى ‏آییم و به همین ترتیب، سالها، یکى پس از دیگرى مى‏آیند و یادها و خاطرات ما بیشتر و بیشتر مى‏گردد.
بیمِ آن مى‏رود که ماهِ رمضان به عادتِ بى‏روحى تبدیل شود که شعایرِ آن تنها عادتها و رسومى سرگرم‏کننده باشد و از همه معانى اصلى و روح حقیقىِ خود تهى گردد. با یک نگاهِ گذرا در مى‏یابیم که این مصیبت، یعنى مصیبتى که روزه و رمضان به آن مبتلا شده‏اند، مصیبتى است که بر همه عبادات و مناسک دینى سایه افکنده است. این بیمارى به عبادات و مراسم دیگر هم سرایت کرده و به اماکن مقدّس، شعایرِ دینى و همه رهنمودهاى آسمانى حمله‏ور شده است. در لبنان درد و اندوهْ مضاعف است؛ دردِ دین و تعالیم دینى است. این فاجعه پس از آن رخ داد که به آموزه‏هاى آسمانى قالبهاى زمینىِ محدود و معین داده شد، همه چیز کمّى شد و براى آن اندازه‏گیرى و درجه‏بندى وضع گردید. ببینید آیا کارائىِ دین و تأثیرِ تعالیمِ آن را در زندگىِ خود از دست نداده‏ایم؟ آیا نقش راهبردى آن در هدایتِ انسان به پایان نرسیده است و به پاره‏اى آئینها، یادگارها و سرگرمیها تبدیل نشده است؟ شاید گمان مى‏رود اساسا دین متعلّق به روزگارى است که مشکلات و محنتهاى گوناگون سراسرِ زندگىِ انسان را فرا گرفته بود و آموزه‏هاى دینى نقش تقویت روحى و روحیه دادن و تسلى بخشیدن به چنان انسانى را داشت و امروز که بشر بر بسیارى از مشکلات چیره شده است، نقش دین و رهنمودهاى آن باید کمرنگ شود.
برادرانِ مؤمن، پیش از آن که این سؤالات از سوى دیگران مطرح شود و ما را آشفته و پریشان سازد لازم است خود به طرح آنها بپردازیم. البته این پرسش ها و پاسخ آنها مطرح شده است ولى ما غفلت ورزیده و تجاهل کرده‏ایم. از آن سخن نگفته‏ایم تا با واقعیت تلخ روبه‏رو نشویم. درنتیجه، امروز با واقعیت صریح و برهنه آنها روبه‏رو شده‏ایم.
 اى دین‏باوران، آیا در روزه ما آثارِ روزه و در نمازمان عروج و پرواز به ملکوت آسمانها را مى‏توان یافت؟ آیا در فطر و قربانْ جوهر و معانى این اعیاد را مى‏بینید؟ آیا همه ما به شعایرِ دینى عمل مى‏کنیم و از اماکن مقدّسه تأثیر مى‏پذیریم؟ و آیا گستره معنایى را که در مسجد الاقصى و کلیساى قیامت براى امتِ ما به ودیعه نهاده شده، پیش از آن که با اشغال این دو فضاى مقدّس ضربه بخوریم و حسرت و خسارتِ آنها را بچشیم، درک کرده بودیم؟
اینها تجارب تلخ و دردناک ما است که از واقعیتِ تلخ و دردناکمان حاصل شده است. باید با نگاه واقع‏نگرِ فراگیر و با شهامت و تفکرْ رهنمودهاى دینى را بازشناسى کنیم، باشد که بار دیگر حرکتى نو آغاز کنیم و روح حیات را در آنها بدمیم. باید با هستى و وجود خودْ دین و آموزه‏هاى ارزشمندِ آن را در جایگاهِ رفیعِ آن بنشانیم و اجازه دهیم تا ابعاد وجود ما را مشخص کند و ما را در کثرتمان وحدت بخشد و تفرقه ما را به یکپارچگى بدل نماید.
اى خداباوران، اگر ما در همه ساحتهاى وجودى و ابعاد حیات خویش، در خانه و بازار، محل کار و عبادت و در همه عرصه‏ها اندیشه دینى و تعالیم آن را تجربه کنیم، اگر حصار زندان را ببینیم و دینمان را که در معابد زندانى شده است آزاد کنیم و اجازه دهیم دین به همه قلمروهاى زندگى ما وارد شود و بایدها و نبایدها را تحقق بخشد و تأثیر بگذارد و جهت دهد، اگر به دین فرصتِ حضور و ظهور دهیم و اگر آن را محدود و کمرنگ نگردانیم و در عزلت و انزوا زندانى نکنیم، در آن صورت آثار و برکات این ثروت عظیم را در زندگانى و در ساختن تمدن خویش خواهیم یافت.
برادران، روزه ماه رمضان و سایر عبادات و شعایرِ دین فقط فعالیتهاى جسمى نیستند، بلکه همه اینها اعمالى هستند که از عقل و دل سرچشمه مى‏گیرند و در قالب حس مى‏ریزند و با آن همراه مى‏شوند. از همین رو، هرگاه این اعمالْ بدون مشارکت و حضورِ دل و عقل انجام گیرد، بى‏روح، بى‏هدف، و تقلیدى مى‏شوند: انجام مى‏گیرند اما تأثیرى نمى‏بخشند.
در تجربه جدید، در این ماه مبارک و در فریضه روزه‏دارى باید عقل و دل خویش را با بدنهایمان به کار بگیریم. بر ما است که بیندیشیم و تأمّل کنیم. باید، محبت بورزیم و به فکر دیگران باشیم. باید محبت و اندیشه را در عبادت روزه خود وارد نماییم. آرى، «یک ساعت تفکر از یک سال عبادت برتر است» این سخن امام صادق است. امام صادق‏(ع) در جاى(مستدرک الوسایل، ج 11ص
183 )دیگر فرمود: «آیا دین جز محبت است؟»این روزه زنده مایه نجات از آتش است و یکى از ارکان اسلام به شمار مى‏آید(بحارالانوار،ج66 ص327). چنین روزه‏اى ضیافت خداوند است و گرامیداشتِ انسان. این است شأن انسان و قَدْرِ او.
رمضانْ تنها با این اوصافْ رمضانى است که فضایى ایجاد مى‏کند تا انسانى عزّتمند و سرفراز پرورش یابد که فاتح مکه باشد و پیروزِ جنگِ بدر و سازنده تاریخ. این است رمضانى که ماهِ انس است و هنگامِ احساسِ آلامِ همنوعان، موسمِ به فراموشى سپردنِ کینه‏ها و الفتِ جامعه، توحیدِ کلمه و نزدیکى قلبها و برانگیختن دوباره امت. روزه ماه مبارک، با این اوصاف، نخستین گام است براى پایه‏گذارى و ساختن تاریخ.
 این رمضان  تمرینِ جهاد است و آمادگى براى جنگ و آغاز بازگشت به خدا، بازگشت به سرزمینِ مقدّس خدا: قدس. این وعده حق خدا است. خدا خُلف وعده نمى‏کند، و اوست که مى‏فرماید:
و لَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إنَّ اللَّهَ لقوىٌّ عزیز. الذینَ إنْ مکَّنَّاهُم فى الارضِ أقاموا الصلاةَ و آتَوُا الزّکاةَ و أَمَروا بالمعروفِ و نَهَوا عنِ المنکَرِ و لِلّهِ عاقبةُ الاُمورِ  (41-22:40) و خدا هر کس را که یاریش کند، یارى مى‏کند و خدا توانا و پیروزمند است؛ همان کسان که اگر در زمین مکانتشان دهیم نماز مى‏گزارند و زکات مى‏دهند و امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند. و سرانجامِ همه کارها با خدا است.


به نقل از کتاب "ادیان در خدمت انسان " از مجموعه  " در قلمرو  اندیشه امام موسی صدر "  صفحه 345 تا 348    ترجمه سید عطا الله افتخاری 


مرد فدایی باید چگونه رفتار کند ؟


بسم الله الرحمن الرحیم
امشب آخرین شب جمعه ماه شعبان است .
ماه شعبان ، ماه رسول خدا (ص) ، ماه آمادگی برای میهمانی ...
آیا من برای ورود به ماه مهمانی خدا آماده شده ام ؟
درونم آتشفانی برپاست . نمی دانم امروز پنج شنبه پانزدهم شهریور هشتاد و شش کجا ایستاده ام ؟
آیا این نوشتن ها خود حجابی برایم نیست ؟
آیا اینگونه درگیر شدن در یک موضوع دامی برایم نیست ؟
آیا راهی که می روم به ترکستان نیست ؟
آیا اینگونه نوشتن از یک نفر کفر نیست؟
نمی توانم نفس بکشم .
تهران با تمامی زیبایی هایی که برایم دارد و عشقی که به کوچه کوچه اش می ورزم برایم زندان ست .
و این زندان بودن نه به خاطر دودی بودن رنگ آسمانش و نه به خاطر ترافیک روزانه و شبانه اش و نه به خاطر ...
احساس می کنم تهران قفس است . اینجا ام القرای جهان اسلام است . شهری که باید نمونه باشدو الگو برای همگان . اما چرا اینگونه نیست ؟
احتیاج به سفر دارم . سفر به کهکشان ، سفر به عرش خدا ...ادامه مطلب...

سید بلند قامت ایرانی


بسم الله الرحمن الرحیم
آورده اند که بعلبک شهر خورشید است و آن سو تر شهر ستارگان .اما بگذار چنین آغاز کنیم که روزی بود و روزگاری و سرزمینی کوچک و زیبا در کنار دریا . جایی که دیگران لبنان خطابش می کردند و اهل لبنان دیار خود را درخت زمین می دانستند . به هر حال زندگی بود و زندگانی و مردمان کار می کردند از صبح تا شب و عمر می گذراندند از تولد تا مرگ . اما این همه اگر برای اهل رفاه در هر کجای دیگر راحت بود برای ثروتمند این دیار راحت تر می گذشت و اگر برای ضعیفان هر کجا سخت بود برای مستضعف لبنانی سخت تر می گذشت . می گذشت و می گذشت
تا روزی که مردی آمد از سرزمین سلمان مردی با چشمانی به رنگ دریا که به نرمی و آسانی از دشواری ها می گفت .

ادامه مطلب...

انتشار نامه سرگشاده ی موسسه امام موسی صدر


















موسسه امام صدر، 1386/6/5
در آستانه بیست و نهمین سالروز ربوده شدن امام موسی صدر مؤسسه فرهنگی و تحقیقاتی امام موسی صدر نامه سرگشاده‌ای منتشر کرد.
نهم شهریور امسال مصادف است با آغاز سی‌امین سال ربودن امام صدر و علی رغم سپری شدن سه دهه از این حادثه هنوز گره‌های کور این معما گشوده نشده و امام موسی صدر و دو همراهش در اسارت به سر می‌برند

متن کامل نامه :


با سلام موفقیت روز افزون جنابعالی را از خداوند متعال مسالت می‌دارد.
آیا می‌دانید که 29 سال تمام است که امام موسی صدر در اسارت به سر می‌برند و حکومت لیبی اجازه نداده است که هیچگونه تماسی با ایشان و دو یار همراهش برقرار شود.
9 شهریور ماه 1386 آغاز سی‌امین سال ربودن امام موسی صدر توسط سرهنگ معمر قذافی است؛ تصور اینکه مردم لبنان و نیروهای مقاومت اسلامی و محرومان شیعی، سنی، مسیحی و دروز از دیدار و همراهی ایشان محروم بوده‌اند، تصوری طاقت‌سوز است، 10585 روز! 254040 ساعت! 15242400 دقیقه!... که هر دقیقه‌اش در اسارت، روزها می‌نماید.
بر اساس تحقیقات و احکام صادره از سوی دادگاه‌های ایتالیا و لبنان و نیز اطلاعات و اسناد منتشر شده قطعی است که:
- امام موسی صدر برای توقف جنگ‌های داخلی لبنان و جلوگیری از برادرکشی مسافرت‌هایی به کشورهای عربی و اسلامی آغاز کرده و پیشنهاد مصرانه رئیس جمهوری وقت الجزایر هواری‌بومدین را برای ملاقات با قذافی پذیرفته بودند.
- سفیر لیبی در لبنان دعوت‌نامه حکومت لیبی برای ملاقات و گفتگو با قذافی را تسلیم امام موسی صدر کرده است.
- امام موسی صدر با دو تن از همکارانشان در تاریخ 3 شهریور 1357 بنا به دعوت رسمی حکومت لیبی وارد طرابلس شده‌‌اند و در تاریخ 9 شهریور 1357 در طرابلس ربوده شده‌اند.
- امام موسی صدر تاکنون با هیچ وسیله‌ای لیبی را ترک نکرده‌اند و هنوز در اسارت حکومت لیبی هستند.
موضوع دیگری که قطعی است، بی‌ثمر بودن مذاکرات سیاسی ده سال اخیر است زیرا دولت لیبی بارها اظهارات مختلف و متضادی را با طرف‌های مذاکره کننده مطرح کرده و سناریوهای گوناگونی را پیشنهاد داده است. همه سناریوها و اظهارات و مفاد مذاکرات از دو دیدگاه قابل تأمل است. اول آنکه تار و پود آنها دروغ و حیله است و هیچ کمکی به کشف حقیقت و نجات امام نمی‌کند، دوم آنکه هدف آنها تبرئه شخص قذافی است.
حال که علیرغم تلاش بسیار، لیبی نتوانسته است به اهداف خود در جهت فرافکنی، اتهام و مقصر جلوه دادن ایتالیا و یا انحراف افکار عمومی دست یابد، به نظر می‌رسد راه کارهای دیگری از جمله آنچه درنامه نخبگان ایران پیشنهاد شده باید در اولویت مأموریت و رسالت پیگیری قضیه امام موسی صدر قرار داد:
- تقویت روند پیگیری از طریق مراجع قضایی بین‌المللی و سازمان‌های جهانی و دادگاه‌های صالح در کشورهای دیگر
- گسترش کمی و کیفی اطلاع رسانی به منظور معرفی هر چه بیشتر امام موسی صدر و عواقب عدم حضور سی ساله ایشان در لبنان و منطقه از یکسو و ارائه هر چه گسترده‌تر اسناد و مدارک تحقیقات جهانی دال بر آدم ربایی لیبی
- تقویت روند جمع‌آوری اطلاعات از سازمان‌های اطلاعاتی جهان و نظارت بر قدرت و استمرار آن
- اتخاذ سیاست ملی مناسب و یکپارچه در همه قلمروهای همکاری جمهوری اسلامی ایران با لیبی و کاهش سطح همکاری‌ها
گمان نفرمایید که آنچه که به عنوان پیشنهاد به مقامات رسمی و دولتی گفته شده کافی است، هرگز کافی نیست.
شما هم می توانید در هر کجا و هر مسئولیتی که باشید می‌توانید در تلاش برای آزادی امام موسی صدر و همراهانش شریک باشید.
در خاتمه تقاضا داریم پیشنهادها و حمایت‌ها و دیدگاه‌های خود را از طریق سایت www.imamsadr.ir و یا فاکس با ما در میان بگذارید.
با سپاس خاص از همراهی شما
مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر - شهریور 1386

شاهکار وزارت آموزش و پرورش

بسم الله الرحمن الرحیم

امام موسی صدر در سال 1307 در شهر مقدس قم به دنیا آمد. پدر وی از مراجع تقلید بود. امام موسی صدر پس از تحصیل در حوزه علمیه قم و نجف و نیل به درجه اجتهاد به عنوان اولین دانشجوی روحانی در سال 1332 از دانشگاه تهران در رشته "حقوق در اقتصاد" فارغ‌التحصیل شد. ایشان در سال 1338 و بر اساس توصیه مراجع تقلید آن زمان و به دعوت شیعیان لبنان، سرزمین مادری خود، ایران را به سوی لبنان ترک کرد. افق‌های دید او جهانی بود و در حالی که به ساماندهی همه‌جانبه امور شیعیان لبنان و بازسازی هویت و عزت آنان می‌پرداخت، به رشد و تعالی و کرامت انسان‌ها می‌اندیشید. فقرزدایی از محرومان لبنان، تلاش برای وحدت مسلمانان و گفتگو و همزیستی میان ادیان الهی، تأسیس مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل و ایجاد نهادهای مهم مردمی و فرهنگی در کشورهای اسلامی به‌ویژه آفریقا از مهم‌ترین اقدامات وی بود. امام موسی صدر مورد توجه و علاقه امام خمینی(ره) بود و به پیروزی انقلاب اسلامی ایران کمک‌های شایانی کرد .
او علاوه بر زبان مادری خود، زبان شیرین فارسی، به زبان‌های عربی و فرانسه تسلط
داشت و با زبان انگلیسی آشنا بود. ایشان در 3 شهریور سال 1357 بنا بر دعوت رسمی دولت لیبی وارد این کشور شد ولی چند روز بعد ربوده گردید. امام موسی صدر در قلب مردم لبنان جای دارد و همه در آرزوی آزادی و بازگشت وی هستند. شهید دکتر چمران یکی از دوستان نزدیک امام موسی صدر بود .
آنچه در بالا خواندید قسمتی از زندگینامه ی امام موسی صدر است که توسط دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتب درسی
در پشت جلد کتاب عربی سال سوم راهنمایی سال تحصیلی آینده چاپ خواهد شد .
به نظر من چند اشکال عمده بر این کار وارد است :
هر چند این اقدام با استقبال علما، دانشگاهیان و دوستداران امام موسی صدر مواجه شده است ، اما باید به این نکته توجه داشت این راه برای شناساندن مفاخر و بزرگان به دانش آموز جزء راه های کم بازده است که در اکثر اوقات دافعه ایجاد می کند .
این مطلب را بهتر است روانشناسان و متخصصین بگویند که بهترین و تاثیرگذار ترین راه برای انتقال ارزشها کدام است ؟
ما باید زمان و مکان را بشناسیم . مخاطب را بشناسیم . ما می توانیم برای دانستن مقدار تاثیر گذاری این اقدام به انتهای سال تحصیلی نگاه کنیم که دانش آموز با کتاب خود چه می کند . ما برای شناساندن بزرگان به افراد باید از زمان تفریح آنها و از انتقال مطالب به صورت غیر مستقیم استقاده کنیم ، نه اینکه مطلب مثل را پتک و بدون خواست فرد گیرنده به طرفش پرتاب کنیم .  
البته جای تاسف است برای شناساندن شخصیت امام صدر به فرزندان این آب و خاک بعد از بیست و نه سال راه بهتری پیدا نشده است و این حداکثر بازدهی اتاق های فکر وزارت فرهنگی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بوده است .
و اما اشکال دیگری که به این اقدام وارد است ، در متن معرفی ست . یک بار دیگر متن بالا را مرور کنید -  امام موسی صدر در قلب
مردم لبنان جای دارد و همه در آرزوی آزادی و بازگشت وی هستند – امام ما فقط در قلب مردم لبنان جای دارد و فقط همه ی آنها در آرزوی آزادی و بازگشت وی هستند .
تنظیم کننده ی این عبارات دانسته یا ندانسته القا کننده ی این موضوع است که سرنوشت امام صدر فقط به مردم لبنان مربوط است . چرا که ایشان رهبر مردم لبنان بوده است .
و...
به هر حال سخن در مورد بی توجهی به موضوع امام صدر در ایران تازگی ندارد ، هر چند ما فرزندان امام به این مسئله عادت نخواهیم کرد . اما چه سود که جز نوشتن کاری از دستمان بر نمی آید . در آستانه سالگرد ربوده شدن اماممان این هدیه ی خوبی از طرف دولت مهر ورز جمهوری اسلامی بود .
راستی یادمان نرود امام سید موسی صدر یک ایرانی ست .


دست دادن با خانم ها و راه حل امام موسی صدر

بسم الله الرحمن الرحیم
قصد داشتم مطلب مفصلی درباره دست دادن با نامحرم و جوانب مختلف موضوع بنویسم و یادداشتهایی هم برداشته بودم و مخصوصا این روزها که ذهنم بیشتر درگیر حوزه سبک زندگی است فکر می کردم این نکته ها شاید برای مطالعه جدی موضوع مفید باشد اما به هر حال به دلایلی منصرف شدم فقط می ماند آن دو نکته ای که قول داده بودم از امام موسی صدر نقل کنم که چون تا کنون انتشار نیافته خواندنی تر است :
۱- دکتر حسین کنعان در کتابش به نام الامام موسی الصدر قدر و دور می گوید امام موسی صدر برایم تعریف کرد که وقتی من حدودا نوزده سال داشتم پدرم (‌ آیت الله صدر مرجع بزرگ تقلید ) نامه ای برای نخست وزیر وقت نوشتند و قرار شد من نامه را ببرم و تحویل دهم لذا صبح زود از قم راه افتادم و به تهران آمدم و به محل زندگی او که منزلگاه با شکوهی بود مراجعه کردم. مرا به سالن طبقه اول راهنمایی کردند . نشستم و به تماشای در ودیوار مشغول شدم . آن فضا و محیط متفاوت و شیک و با شکوه با تابلوهای نقاشی و وسایل تزیینی و پرده های زربفت و ... برای من که از یک خانه ساده طلبگی آمده بودم خیلی تازگی داشت و غرق تفکر در این فاصله فرهنگی واجتماعی بودم. در همین حال متوجه دختر جوانی شدم که در انتهای سالن مشغول نواختن پیانو بود و من تا آن هنگام صدای این دستگاه را نشنیده بودم . نشسته بودم و با تعجب به آن گوش می کردم که آن دختر متوجه حضور من شد و برخاست و به طرف من آمد و ...دستش را به طرفم دراز کرد ! من دستم را روی سینه ام گذاشتم و سلام او را پاسخ دادم ( جالب اینجاست که این فرهنگ زیبا و راه حل ستودنی که شاید منشا آن از همیشان باشد الان در لبنان و بسیاری جوامع کاملا رواج یافته است و اخیرا یکی از شبکه های تلویزیونی لبنان در برنامهای مربوط به تعاملات اجتماعی بین مردها و زن ها این موضوع را میان حاضران در استودیو به تجربه عملی گذاشته بود ) دکتر کنعان می گوید در اینجا امام صدر خندید و به مزاح گفت : و هنوز دستم روی سینه ام مانده است !
۲- دانشمند فاضل و نویسنده اندیشمند استاد سید عباس نورالدین برایم نقل کرد که روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود . اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم ! و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد . ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند . او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟ ( و به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سو تفاهم خانم هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ... ) ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید ... این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه نه تنها توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند .
به نقل از :وبلاگ نمایندگی مجاز، 1386/5/17