سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.::شارح::.

یک پرده صبر...

امام موسی صدر را آزاد کنید

 

یک پرده صبر بین همین بیت می کشم / یارم گمانم آن طرف پرده مانده است

زمانی که خود به صبر راضی هستیم
چرا حضرت حق به تعجیل راضی باشد
آن را که خود صبر را انتخاب می کند
آن را که خود نبود منجی را می خواهد
آن را که خود به وضع تاریک موجود قانع است
آن را که خود قدمی بر نمی دارد
آن را که خودش را با دست خود به چاه افکنده
چه نیاز به دامان پر محبت یعقوب!
ما خود به بودن در چاه غفلت صابریم
پس اشک های پدر در دوری از فرزندان که خود را به چاه غفلت مبتلا کرده اند چه سود خواهد داشت؟ جز نشستن غبار غم بر چهره از جهالت فرزندان! و جز از دست دادن روشنایی دیده از دوری آنها.
تا ما صابر شدیم و بین خود و پدر پرده صبر را انداختیم، باید که یار در طرف دیگر آن کنج عزلت گیرد.
تا کی ما از این صبر دست برداریم !؟


قصه ها و برق چشم ها

ملیحه در آغوش پدر

 

سنم که کمتر بود خوابش را می دیدم؛ یعنی نمی دانم خیال می کردم یا... نه! واقعا خوابش را می دیدم. ولی از وقتی بزرگ شده ام دیگر خواب نمی بینم. شاید آدم بدی شده ام. شاید هم تصویرهای بچگی در ذهنم کمرنگ شده؛ چون تنها چیزهایی که از بابا یادم هست مال بچگی ام است. روزی که بابا دیگر نیامد من تازه 7 ساله شده بودم. مامان می گوید مراقب بوده کسی جریان را به من نگوید ولی من از وقتی یادم می­ آید بابا نبود؛ یعنی می دانستم که بابا نیست. تنها تصویرهایی که از او دارم مردی است که مرا روی پایش گذاشته و غذا توی دهانم می گذارد و تصویر خودم یادم هست که دارم راه می روم و بابا به شوخی می زند پشتم و تصویر دیواری که بابا صورتش را پشتش قایم می کند و من گریه می کنم چون فکر می کنم بابا گم شده. اینها تنها چیزهایی است که خودم از بابا یادم هست. بقیه ­اش قصه هایی است که درباره او می شنوم و برق چشم های مردم، وقتی مرا می شناسند. اصلا من بابا را این طور شناخته ام؛ از قصه ها و برق چشم ها. خیلی ها مرا از روی شباهتم با بابا می شناسند. تا مرا می بینند می پرسند تو فامیل امام نیستی؟ و وقتی می فهمند که هستم، یا به گریه می افتند و نمی توانند حرف بزنند یا بر عکس، می افتند به صحبت کردن و قصه شروع می­ شود....

برشی از داستان امام موسی صدر نوشته حبیبه جعفریان - به نقل از همشهری جوان-شماره205-ص112


به کجا می روند؟

 

...مسوولان بیش از هر کسی این اطلاعات را در اختیار دارند که امام موسی صدر در لیبی زندانی و در قید حیات و سالم است.... گمان می‌کنم هر کس پس از این 30 سال، در مورد اخبار ربوده شدن در لیبی و یا سلامت ایشان هر قسمتی را انکار کند، یا مستقیما عامل لیبی است و یا چنان ساده‌لوح است که تحت تاثیر تبلیغات لیبی قرار گرفته است.... (مهدی فیروزان در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا 9/6/1388)

یکم «...رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با ذکر تاریخ روابط دو کشور پس از انقلاب اسلامی و گسترش روابط دو کشور در مسایل مختلف را سودمند عنوان کرد و افزود: زمینه های خوبی برای همکاری ایران و لیبی در قاره آفریقا وجود دارد....»
(دیدار رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، آیت الله هاشمی رفسنجانی با سعد مجبر ، سفیر جدید لیبی در ایران 18/6/1388)

دوم «...یقینا انتخاب مجدد شما به‌عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران، فرصت تحقق مسایل مورد اشاره را برای جنابعالی به‌وجود خواهد آورد و در عین حال روابط برادرانه و زمینه‌های مشورت و همکاری بین دو کشور ایران و لیبی را در همه مقاطع و کلیه سطوح و در جهت تحقق آرزوهای مشترک و در راستای خدمت به منافع دو ملت دوست و تمامی امت اسلام و نقش‌آفرینی آنان در برپایی جهانی سرشار از عدالت، صلح، پیشرفت و کرامت و عزت برای همه کشورها و تمامی ملت‌ها گسترش خواهد داد....»
(در پیام تبریک مجدد معمر قذافی به دکتر احمدی نژاد 25/5/1388)

سوم «...امروز اراده دو کشور بر این است که روابط برادرانه را تا حداکثر ممکن توسعه دهند....»
(دیدار دکتر محمود احمدی نژاد با سفیر جدید لیبی 6/4/1388)

به کجا می روند؟

ادیدار احمدی نژاد با دیکتاتور لیبی قذافی(11تیر1385- گامبیا)


تجمع در برابر سازمان ملل برای آزادی امام موسی صدر

 

جنبش شیعی امل در بیانیه‌ای اعلام کرد که طرفداران این جنبش امروز برای روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر و همراهان وی، در مقابل مقر سازمان ملل در نیویورک دست به اعتراض زدند.

به گزارش روز چهارشنبه ایرنا از بیروت، جنبش امل در این اعتراض خواستار روشن شدن وضعیت امام موسی صدر از سوی دولت لیبی می‌باشد.

امام موسی صدر به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین رونامه نگار لبنانی در 25اگوست سال 1978 9شهریور 1357برای دیدار و گفت وگو با معمر قذافی رهبر لیبی به آن کشور سفر کرد ولی از آن زمان تاکنون از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.

مخالفان نظام لیبی می‌گویند که امام موسی صدر هنوز زنده است و در مکان خاصی توسط تشکیلات امنیتی لیبی نگه داری می‌شود و وی اکنون به شدت پیر شده و دهها کتاب تالیف کرده است.

دولت لیبی این موضوع را رد می‌کند ولی در عین حال پاسخ قانع‌کننده ای نیز در این زمینه نمی‌ دهد.

تصاویر بیشتر را می توانید اینجا ببینید


تلاش دائمی برای درمان مشکلات اجتماعی

 

 

ماه رمضان زمان آماده سازی و روز عید آغاز عمل است. در حقیقت ماه رمضان برهه ای ست که مابعد خود را تولید می کند و در روز عید، انسانی جدید زندگی تازه خویش را آغاز می کند؛ تلاش دائمی برای درمان مشکلات اجتماعی..... با انسان پس از عید وطن خود را می سازیم و بساط ظلم و تبعیض را از جامعه خود برمی چینیم و به انسان خدمت می کنیم و این چنین عبادت می کنیم پروردگار بخشنده ومهربانمان را .

امام موسی صدر ( حفظه الله )


خودت برای آزادیت کاری کن

بسم الله

31سال گذشت از نبودنت

و ما هنوز در 31 سال پیش مانده ایم

و حداقل تلاش را برای آزادیت دریغ می کنیم

و ما کجا و آزادی امام موسی صدر!

که برای آزادی امام موسی صدر ، امام موسی صدری باید .

...

اینجا هیچ کس صدای ما را نمی شنود!

خودت برای آزادیت کاری کن!


آنها زنده اند

«آنها نمرده اند، زنده هم نیستند؛ آنها ناپدید شده اند.» این توضیحی بود که رئیس جمهور آرژانتین در یک کنفرانس مطبوعاتی درباره 30هزار نفری که بین ساله های 1976 تا 1983 در این کشور ربوده و ناپدید شده اند، داد . آمریکای لاتین یکی از مهم ترین مراکز آدم ربایی و ناپدیدشدگی در دنیاست و دهه 70 اوج این اتفاق است . دولت نظامی آرژانتین، تحت عملیاتی به نام «کندر»، مخالفان سیاسی اش زا می دزدید، به آنها مواد مخدر تزریق می کرد و روی اقیانوس اطلس از هواپیما پرتشان می کرد بیرون . از این آدم ها، بعد از این، هیچ ردی در جایی وجود نداشت . آنها نه زنده بودند، نه مرده؛ آنها ناپدید شده بودند .
2 سال از شروع عملیات کندر در آرژانتین و 3 سال از ربوده و ناپدید شدن کارلوس لورکا-رهبر حزب سوسیالیست شیلی- به دست کلنل های رژیم پینوشه می گذشت که کلنل دیوانه دیگری، جایی در این سوی اقیانوس اطلس به سرش زد با آدمی که مزاحمش بود، با یکی از مخالفین اش، همین معامله را بکند . سیدموسی صدر – رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان- 31 اوت 1978به دعوت رسمی کلنل معمر قذافی باری مذاکره درباره مسائل لبنان که درگیر جنگ داخلی فرساینده بود، به طرابلس رفت و هیچ گاه برنگشت . ادعای کلنل هنوز بعد از 30سال این است که سید موسی صدر و 2همراهش، لیبی را به مقصد رم ترک کرده اند و او بعد از آن دیگر خبری از مهمانان اش ندارد .
امام موسی صدر اولین کسی نیست که به دلیل «ناپدیدشدگی اجباری»
Forced Disappearance)؛ نامی که اعلامیه مجمع عمومی سازمان ملل به این پدیده داده است ) از حق زیستن و آزاد بودن محروم شده است و احتمالاً آخرین آنها هم نیست (سال 1995 دولت چین پسرک 6 ساله ای زا که قرار بود دالایی لامای بعدی تبت باشد، دزدید و تا الان کسی نشانی از او ندیده است ) اما بدون تردید از تاثیرگذارترین آنهاست؛ فردی که اگر در این 30سال حق حیات می داشت، احتمالاً معادلات سیاسی خاورمیانه در حال حاضر، شکل دیگری داشت .
ناپدید کردن آدم ها شاید بی رحمانه ترین و غیر انسانی ترین روشی باشد که دیکتاتورها و صاحبان قدرت برای حذف مخالفان شان در پیش می گیرند؛ روشی که سابقه مکتوب و مستند آن به اوایل قرن 15 میلادی می رسد؛ وقتی هانری چهارم این بلا را سر پرنس ولز آورد . نکته ای که می ماند، این است که ما در باربر این بی رحمی چه کار باید بکنیم یا چه کار می توانیم بکنیم ؟
در دوران «تسویه بزرگ» در حکومت استالین، زیر حکم بسیاری از تسویه شده ها یا همان مخالفان استالین نوشته شده بود: «محکوم به 10 سال کار در اردوگاه های اجباری، بدون حق نامه نگاری».
این آدم ها وجود داشتند، زنده بودند و در جایی در اردوگاهی پرت، داشتند کار اجباری می کردند اما در واقع مرده بودند؛ چون مخاطب کسی نبودند و کسی هم مخاطب آنهانبود؛ چون کم کم مردم درباره آنها حرف نمی زدند و کم کم درباره آنها فکر نمی کردند. شاید کمترین کاری که ما می توانیم در حق سیدموسی صدر انجام دهیم؛ این است که به او فکر کنیم و درباره او حرف بزنیم؛ این کمترین کاری است که می توانیم در حق او، نه حتی به عنوان یک رهبر سیاسی بلکه به عنوان انسانی که به دلیل ناپدیدشدگی اجباری از حق زیستن، آزاد بودن و مخاطب داشتن محروم است، انجام دهیم .

حبیبه جعفریان . همشهری جوان شماره 181 . ص54