سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.::شارح::.

نزاکت ایرانی

نزاکت ایرانی

امام موسی صدر ، بنا بر توصیف یکی از دستیارانش ، مردی با سعه صدر و بسیار با نزاکت است . منظور از نزاکت ، نزاکت ایرانی است که ضمن ابراز تعارف چه بسا با شما هم عقیده نباشد ، ولی به خاطر رضای شما مستقیماً از اظهار نظر مخالف خودداری می ورزد ، و بدون اینکه اعلام نماید ، شواهد و مدارکی دال بر اشتباه موضع شما ارائه می دهد .
همه به فروتنیش گواهی می دهند . او در استقبال از کسی که خواستار دیدار او بود ، تردید روا نمی داشت و خود ، اول سلام می کرد . همیشه می کوشید با لبخندی بر لب مردم را تا آستانه در همراهی کند . در دیدارهای وی از منازل مستمندان ، عنایت خاص او به شرکت در احساسات انسانیشان مشهود بود ، که از خلق و خوی صحابه و بعضی از خلفا حکایت دارد .
به رغم تمام حملات مغرضانه ، می کوشید به اعتبار هیچ کس خدشه ای وارد نکند . همواره می گفت :
«اگر کسی خود را حریف من بداند ، من اینگونه نیستم .»

به نقل از : یادنامه امام موسی صدر – ص 591


لیبی : نقطه بی بازگشت برای امام ربوده شده

معمر قذافی رباینده امام موسی صدرهر چند دولت لیبی به انکار و پنهان کاری متوسل گردیده است ، اما مراجع قضایی لبنان – آن هم در عالی ترین سطوح عقیده ی دیگری دارند و هفده تن از مسئولان لیبیایی و در رأس آنان ، معمر قذافی رهبر این کشور را در حادثه ی ناپدید شدن امام موسی صدر ، مسئول و متهم می شمارند و بدین ترتیب ، همگان را در موضع انفعال قرار داده اند . به گونه ای که برخی تحلیل گران معتقدند که دستگاه قضایی لبنان ، در واقع به جمهوری لیبی «اعلان جنگ» داده است ، آن هم در حالی که دولت لیبی ، به نحو بی سابقه ای به غرب گرایش پیدا کرده و سیاست درهای باز را در قبال غرب – که روزی از نگاه دولتمردان لیبی «امپریالیست» به شمار می آمد – در پیش گرفته است . با چنین وصفی ، آیا ممکن است خانواده ی امام صدر ، به پاسخ قانع کننده ای برای معمای ربوده شدن ایشان دست یابد ؟
گروهی بر این باورند که زمان آشکار شدن سرنوشت امام موسی صدر نیز خواهد آمد ، چنان که دولت لیبی ابتدا نقش خود در سقوط هواپیمای «پان امریکن» بر فراز دهکده «لاکربی» اسکاتلند در سال 1988 را منکر می شد ، اما با عقب نشینی از موضع خود ، مسئولیت حادثه مذکور را پذیرفت و خسارتی معادل با 2/7 میلیارد دلار پرداخت نمود . در حادثه سقوط هواپیمای فرانسوی «یوتا» در کشور نیجر به سال 1989 نیز مشابه این موضع گیری های متناقض را از دولت لیبی مشاهده کردیم که سرانجام مسئولیت آن را نیز دولت قذافی به عهده گرفت . اکنون نیز دولتمردان این کشور ، سرگرم گفتگو با مقامات آلمان غربی برای پذیرش مسئولیت حادثه انفجار رستوران «لابیل» در آلمان غربی سابق در سال 1986 و پرداخت خسارت آن هستند . ادامه مطلب...

هفت سنگ...

بسم الله الرحمن الرحیم
هفت سنگ ، هفت سین
دست راست سنگ
دست چپ سنگ
روبرو سنگ
پشت سر سنگ
زیر پا سنگ
بالای سر سنگ
...
سفره ای می اندازی و یک سنگ رویش می گذاری ، هفت سینت کامل شد
...
اینجا بوی گلهای بهاری
و صدای آواز پرندگان
و آسمان آبی با ابرهای سرگردان
و مهتاب نقره فام با ستاره های چشمک زن
همه چیز هست
...
آنجا اما چه چیز هست جز غربت ، اسارت ... و خدا ؟
...
تا به امروز فکر می کردم تو یوسف مایی
که برادران به چاهش افکندند
اما شاید تو یعقوب مایی
و ما یوسف تو
و کی می رسد زمان بازگشت ما به دامان پر محبتت
و کی می رسد زمان «قالوا یاابانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئین»
و می آید روزی که از چاه غفلت و ظلم آشکار خود ساخته بیرون آییم ؟
...
راستی چند نوروز است که نیستی ؟

از امام موسی صدر بیاموزیم ...

گفته می شود در یکی از روزهایی که قرار بود در دانشگاهی سخنرانی کند ، دانشجویان جمع شدند و استقبال آنان برای شنیدن حرف های او تا آنجا بود که سالن بزرگ محل سخنرانی جای سوزن انداختن نبود . این صحنه و این اشتیاق ، مقامات را خوش نیامد . بنابراین به عمال خویش دستور دادند این مناسبت را تعطیل کنند . همین که زمان ایراد سخنرانی نزدیک شد ، دست های پنهان یک مشکل کوچک ساختگی را علم کردند ، که به زد و خورد و پرتاب صندلی ها میان دانشجویان انجامید ... هنگامی که حضرت سید به ورودی دانشگاه رسید ، یک افسر امنیتی نزدیک آمد ، و با عرض پوزش به وی گفت ، به دلیل مشکل پیش آمده میان دانشجویان ، ایراد سخنرانی مورد نظر امکان پذیر نیست . امام با لبخند بر لب به وی گفت :
«بسیار خوب شاید سخنرانی را به وقت دیگر موکول کنیم ، ولی ناگزیر باید برای آرام ساختن اوضاع دانشگاه و بررسی مشکل موجود بکوشیم .»
همین که امام وارد دانشگاه شد ، دانشجویان آرام گرفتند . به سوی سالن که لبریز از جمعیت بود روی آوردند ، و مشتاقانه به سخنان امام گوش فرا دادند .

به نقل از کتاب یادنامه امام موسی صدر ص 669


برادران یوسف...

برادران یوسفای امام و مولای من !
هیچ گاه آن لحظه از آن روز تابستان سال 1976 را از یاد نخواهم برد . روزی که آرزویم برای دیدار رو در رو با تو ، تحقق یافت ...پس از انتظاری طولانی ، دیدمت که به سوی من می آمدی ...اما من بی حرکت بر جای مانده بودم و از هیبت و صلابت تو ، گویی توان حرکت نداشتم و نمی توانستم کلامی بر زبان آورم ، که آن چه را می دیدم ، باور نمی کردم ...اما تو ، خود ، مرا با لبخندی آکنده از مهر و عطوفت ، رهانیدی . به خود جرأت دادم و پیش آمدم تا لب های تبدارم را بر دست و پیشانی ات نهم و بر آنها بوسه زنم ، در حالی که به زبان ، قصیده فرزدق را که در وصف جد بزرگوارت علی بن الحسین (ع) سروده ، تکرار می کردم ، آن جا که می گوید :
«...هیبتش ، دیدگان را فرو می بندد...و کسی جز با مشاهده لبخندش ، لب به سخن نمی گشاید...»
...اما...مولای من ! افسوس که چه زود ما را تنها گذاردی و آن گاه که بیش از هر زمان نیازمند حضورت بودیم ، رفتی ...و ما نبودنت را چه زود حس کردیم .
...چه بسا لیاقت نداشتیم که بزرگ مردی هم چون تو را در میان خود داشته باشیم . شاید قدر تو را ندانسته ، و آن چنان که باید ، تو را نشناخته بودیم .
ما که در سایه عبای مبارک تو و بر راه استوار تو ، آرامش خیال یافته بودیم . ناگهان جای خالی ات را حس کردیم و تو ، رفتی و ما را در معرض فتنه ها و در برابر تند باد حوادث تنها گذاردی .
آری...ما در معرض آزمون و امتحان قرار گرفته بودیم ، پس بر آن شدیم که هرگز نومید نگردیم . در فراق تو ، یعقوب وار ، حزن و اندوه خود را ، با خداوند باز گفتیم و به درگاه او شکایت بردیم ، که به لطف و کرم پروردگار ، امیدها داریم .
می دانیم که تو از همه ما بسی بزرگ تر بودی . و می دانیم که تو ذخیره بزرگ الهی هستی و سرانجام روزی خداوند تو را برای انجام وظیفه ای فراتر از تشیع و بزرگ تر از ایران و لبنان ، آشکار خواهد کرد .
...ما یقین داریم که دیر یا زود ، تو باز خواهی گشت .
اما...مولای من ! دوری ات بس طولانی شده و ما روز و شب می پرسیم : چه وقت به سرچشمه جوشان برکات وجودت وارد می شویم و سیراب می گردیم ؟ چه وقت از زلال حضور تو بهره می بریم ، که تشنگی اشتیاقمان بس به درازا کشیده . کِی فرا می رسد آن زمان که در پگاه و شامگاه ، به حضورت رسیم و دیده روشن داریم ؟ و آن گاه که تو را دیدیم ، هم چون برادران یوسف این گونه عذر می طلبیم :«تالله لقد آثرک الله علینا و انا کنا خاطئین» ؛ (به خدا سوگند که خدا تو را بر ما فضیلت داد و ما خطا کار بودیم.)
و بی تردید ، تو نیز با آن لبخند همیشگی ، چون یوسف ، برادران را خواهی گفت :«لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین» ؛ (امروز شما را سرزنش نباید کرد ؛ خدا شما را می بخشاید که او مهربانترین مهربانان است .)

به نقل از کتاب اندیشه ربوده شده . ص439-438


همایش چشمه حکمت

همایش چشمه حکمتبررسی آرا و شخصیت امام موسی صدر در همایش چشمه حکمت

زمان : 12 اسفند 1387 ساعت 13:30
مکان : مهدیه دانشگاه شاهد تهران
سخنرانان :
مهندس مهدی چمران
دکتر لاسجردی
مهندس مهدی فیروزان
حسین محمودیان
آقای صفی الدین

کانال سوئز !

...اعراب در جنگ 1967م دچار شکست بزرگی شدند . البته آن شکست برای همه فاجعه آمیز بود . اعراب و مسلمانان در سراسر جهان احساس خواری و سرافکندگی می کردند ، زیرا اسرائیل توانسته بود سه کشور عربی را درنوردد و در جنگ با این کشورها به پیروزی بزرگی نایل آید . امام موسی صدر در آن مرحله فوراً به مصر سفر کرد زیرا وی ارتش مصر را ترازوی رویارویی می دانست . وی یک ماه در کانال سوئز دوشادوش ارتشیان مصری ماند و آنان را از نظر جهادی و رزمی بسیج کرد تا امت در برابر دشمن صهیونیستی کاملاً از هم نپاشد .

امام موسی صدر در جمع سربازان مصری - کانال سوئز


(به نقل از کتاب یادنامه امام موسی صدر ص 636-635 . سخنان شهید سید عباس موسوی)


آیا قذافی به ایران می آید !؟

 

امام موسی صدر را آزاد کنید


اجلاس سران کشورهای آفریقایی سال آینده در تهران برگزار می شود و چندی قبل ، لیبی به ریاست یکساله این سازمان انتخاب شد .
کشور لیبی در شمال قاره آفریقا قرار دارد و سرهنگ معمر قذافی درکودتای اول سپتامبر 1969م افسران ، به عنوان رهبر این کشور انتخاب شد . این کودتا به نام انقلاب سفید مشهور است . انقلابی که کشتار و خونریزی در آن وجود نداشت . لیبی کشوری است متمایل به گرایشات سوسیالیستی ، این کشور خود را حامی نهضت های آزادی بخش جهانی می داند و قذافی ادعای رهبری بر قاره سبز آفریقا را دارد .
در زمان رژیم پهلوی و از دهه 50شمسی اختلافات ایران و لیبی با شکایت لیبی ، الجزایر ، یمن جنوبی و عراق در اعتراض به حق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه و حمایت این کشور از گروه های تجزیه طلب در جنوب ایران به اوج خود رسید و روابط دیپلماتیک بین دو کشور پایان یافت . (1)
در زمان مبارزات ملت ایران بر علیه رژیم پهلوی عده ای خاص از مبارزان خارج از ایران به این کشور رفت و آمد داشتند تا جایی که خبر پیروزی انقلاب اسلامی را در زمان حضورشان در این کشور و توسط قذافی شنیدند که از آن جمله می توان به جلال الدین فارسی اشاره کرد . البته سرهنگ قذافی بر خلاف آنچه ادعا می شود نگاه مثبتی به انقلاب ملت ایران نداشت و معتقد بود که انقلاب ایران به زودی به زباله دان تاریخ خواهد رفت . (2)
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران افراد مختلفی برای عرض تبریک خدمت امام خمینی می رسیدند . در این میان سرهنگ قذافی تلاش بسیاری کرد تا به خدمت ایشان برسد و اتحاد انقلاب لیبی و انقلاب ایران را به وجودبیاورد و به نوعی دو رهبر انقلابی با هم دیدار داشته باشند تا از این رهگذر هم جبهه واحد در مقابل امپریالیسم غرب تشکیل شود و هم روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار گردد . شاید ضد غربی بودن را بتوان از وجوه مشترک انقلاب در هر دو کشور به حساب آورد . اما از نگاه ایدئولوژیکی تفاوتهای فاحشی وجود داشت . اینکه انقلاب ایران ، اسلامی است و رهبر آن یک عالم شیعی و تمسک به دو حبل متین قرآن و عترت از این انقلاب جدا ناشدنی است . در صورتی که در به اصطلاح انقلاب لیبی (کودتای نظامی) یک سرهنگ تحصیل کرده در انگلیس بر سر کار می آید که گرایشات سوسیالیستی دارد و همچنین ضدیت این فرد با اهل بیت (ع) و ادعای پیامبری او و جایگزین کردن «کتاب سبز» به جای قرآن از موارد اختلافی این دو انقلاب است .
به هر حال میل قذافی به دیدار با امام خمینی ، دوستان ایرانی او را به تکاپو واداشت تا امام را راضی کنند  رهبر لیبی را به حضور بپذیرد . اما دوراندیشی و احساس مسئولیت ایشان باعث شد که این اتفاق هرگز نیفتد . کسی که سالها بیتش محل تجمع منافقین و جاسوسان بر علیه ملت ایران بود بسیار تلاش کرد تا این ملاقات صورت گیرد ، اما امام خمینی در مقابل اصرار او فرمودند : «من نمی گویم قذافی بیاید یا نیاید ! این را خودتان می دانید ! اما اینجا نیاید!» و زمانی که دیگران علت را جویا شدند گفتند :«هنوز مساله آقا موسی حل نشده است و من قذافی را نمی پذیرم » (3)
هر چند قذافی نتوانست به ایران بیاید اما عبدالسلام جلود نخست وزیر لیبی با ترفندهای بسیار دوبار خدمت امام خمینی رسید در اسفند 57 و در اردیبهشت 58 . بنیانگذار جمهوری اسلامی در این دیدار ها خطاب به هیات لیبیایی فرمودند :«ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می خواهیم به محض بازگشت به لیبی ، به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند.» رهبر انقلاب در مقابل خواسته هیات لیبیایی مبنی بر اینکه اجازه دهند سرهنگ قذافی برای عرض تبریک به ایران بیاید پاسخ دادند :«من فعلاً به قم می روم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید .» (4)
رهبر معظم انقلاب نیز نگاه ویژه ای به شخصیت و جایگاه امام موسی صدر دارند . در پیام ایشان به همایش علمی بزرگداشت امام موسی صدر ، دانشگاه مفید قم 1378 آمده است : «...ابراز ارادت و صمیمیت نسبت به رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ، چه در عرصه فرهنگی و نوشتاری و چه همکاری با عناصر مبارز ایرانی در مدتی طولانی ، از آن عالم بزرگوار ، که فرزند حوزه علمیه قم و بازمانده یکی از خاندان های بزرگ علمی در جهان تشیع است ، شخصیتی همه جانبه پدید آورده بود و چنین بود که امام راحل بزرگوار ما دلبستگی و تکریم خود به این شخصیت معزّز را از اوایل پیروزی انقلاب با بیانات گوناگون ابراز داشتند ...امیدواریم بی خبری ها در این قضیه با همت صاحبان همت و مسئولیت پایان یابد .» (5)
البته موضع گیری های لیبی که همیشه به عنوان کشور دوست ، برادر و انقلابی از آن یاد می شود در قبال کشور و ملت ایران جای تامل دارد . ربودن امام موسی صدر ، رهبر ایرانی شیعیان لبنان در سفری رسمی به لیبی ، فروش اطلاعات هسته ای ایران به آمریکا ، دامن زدن به اختلافات قومی در خوزستان ، حمایت از کشور امارات متحده عربی در به رسمیت شناختن حاکمیت این کشور نسبت به جزایر سه گانه ، رای مثبت لیبی و تصویب قطعنامه شورای امنیت بر علیه ملت ایران تنها گوشه ای آشکار از همراهی این کشور با خواسته های غرب بر ضد ایران است .
یکی از منابع رسمی تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جایگاه خاص امام خمینی و تقریرات (فعل ، قول و اشاره) ایشان است . همچنان که رهبر معظم انقلاب نیز بارها بیان داشته اند خط کلی در سیاست جمهوری اسلامی ایران ، همان خطی است که امام خمینی تبیین و ترسیم نموده اند . (6)
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است :
در زمان برگزاری اجلاس سیزدهم سران کشورهای آفریقایی در ایران به ریاست معمر قذافی رهبر لیبی ، آیا قذافی به ایران سفر می کند ؟ امیدواریم که مسئولین اصولگرای ایران کلام حضرت روح الله خمینی کبیر و مقام معظم رهبری را نصب العین خویش قرار دهند و تا مشخص نشدن سرنوشت امام موسی صدر ، این فرزند خلف اسلام و ایران ، رباینده او را به ایران دعوت نکنند !
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1-مباحث کشورها و سازمانهای بین المللی /100(لیبی) – صص88-87
2-عزت شیعه (دفتردوم)- محسن کمالیان /علی اکبر رنجبرکرمانی-ص566
3- فصلنامه دانشگاه مفید – شماره 4- صص27-26
4- صحیفه امام ، ج 6 ، ص357
5-کتاب هفدهم یاران امام به روایت اسناد ساواک – ص 9
6- درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (چاپ ششم)- بیژن ایزدی-صص112-111


فراخوان مقاله نویسی پیرامون آرا و شخصیت امام موسی صدر

 

فراخوان مقاله نویسی پیرامون آرا و شخصیت امام موسی صدردانشگاه شاهد با همکاری دبیرخانه همایش چشمه حکمت و کانون مهدویت یاسین برگزار می کند :

فراخوان مقاله نویسی
پیرامون آرا و شخصیت امام موسی صدر
(آثار برتر در کتاب های موسسه فرهنگی ، تحقیقاتی امام موسی صدر چاپ خواهد شد)

موضوعات :
1- حکومت در اندیشه امام موسی صدر
2- تقریب در اندیشه و عمل (شیعیان و اهل سنت)
3- انسان از دیدگاه امام موسی صدر
4- فلسطین و مقاومت از نگاه امام موسی صدر
5- امام موسی صدر و سید جمال روشها و اختلافها
6- انتظار در اندیشه و سیره ی امام موسی صدر
7- موضوع آزاد

آخریت مهلت ارسال چکیده مقالات 10/12/87
آخرین مهلت ارسال کامل مقالات 20/1/88

علاقمندان می توانند مقالات خود را به صورت لوح فشرده به معاونت فرهنگی دانشگاه ارسال یا نسخه چاپی را به آدرس الکترونیکی دبیرخانه چشمه حکمت ارسال کنند .
آدرس : بزرگراه خلیخ فارس – روبه روی حرم مطهر امام خمینی – دانشگاه شاهد – معاونت فرهنگی دانشگاه شاهد 
cheshmehehekmat@yahoo.com    09374655638